غلاف شیشه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). غلاف بطری. (از اقرب الموارد) ، لقب مردی که چون به وی می گفتند ’عنجر یا عنجوره!’ خشمناک می گشت. (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از اقرب الموارد)
غلاف شیشه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). غلاف بطری. (از اقرب الموارد) ، لقب مردی که چون به وی می گفتند ’عَنجِر یا عنجوره!’ خشمناک می گشت. (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از اقرب الموارد)
سرخاب، گرد یا مادۀ سرخ رنگی که زنان به گونه های خود می مالند، گلگونه، غازه، غنج، غنجر، غنجار، گنجار، آلگونه، آلغونه، بلغونه، غلغونه، گلگونه، گلغونه، ولغونه، لغونه، والگونه، بهرامن، برای مثال روزی چو تازه دخترکی باشد / رخساره گونه داده به غنجاره (ناصرخسرو - ۲۹۸)
سُرخاب، گرد یا مادۀ سرخ رنگی که زنان به گونه های خود می مالند، گُلگونِه، غازِه، غَنج، غَنجَر، غَنجار، گَنجار، آلگونِه، آلغونِه، بُلغونِه، غُلغونِه، گُلگونِه، گُلغونِه، وُلغونِه، لَغونِه، والگونِه، بَهرامَن، برای مِثال روزی چو تازه دخترکی باشد / رخساره گونه داده به غنجاره (ناصرخسرو - ۲۹۸)
دراز کردن هر دو لب و درپیچیدن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). دراز کردن هر دو لب و برگرداندن آنها و صدا برآوردن. (از اقرب الموارد). و این مخصوص لب است کما اینکه زنجره اختصاص به زدن انگشت دارد. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
دراز کردن هر دو لب و درپیچیدن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). دراز کردن هر دو لب و برگرداندن آنها و صدا برآوردن. (از اقرب الموارد). و این مخصوص لب است کما اینکه زنجره اختصاص به زدن انگشت دارد. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
نوعی زنبور سیاه بزرگ، نوعی توپ کوچک زنبورک، کمانی آهنین و نوک تیز زنبورک، سازیست که صدای آن شبیه صدای زنبور است و آن چوبی بود که بر دو سرآن کدو نصب میکردند و دو تار بر آن بسته مینواختند (بیشتر در هند) کنگری، گروه بسیار مردم انبوه
نوعی زنبور سیاه بزرگ، نوعی توپ کوچک زنبورک، کمانی آهنین و نوک تیز زنبورک، سازیست که صدای آن شبیه صدای زنبور است و آن چوبی بود که بر دو سرآن کدو نصب میکردند و دو تار بر آن بسته مینواختند (بیشتر در هند) کنگری، گروه بسیار مردم انبوه
نوعی زنبور سیاه بزرگ، نوعی توپ کوچک، زنبورک کمانی آهنین و نوک تیز، زنبورک، سازی است که صدای آن شبیه صدای زنبور است و آن چوبی بود که بر دو سر آن دو کدو نصب می کردند و دو تار بر آن بسته می نواختند (بیشتر در هند)، کنگری
نوعی زنبور سیاه بزرگ، نوعی توپ کوچک، زنبورک کمانی آهنین و نوک تیز، زنبورک، سازی است که صدای آن شبیه صدای زنبور است و آن چوبی بود که بر دو سر آن دو کدو نصب می کردند و دو تار بر آن بسته می نواختند (بیشتر در هند)، کنگری