کسی که در میان سپاه علم و رایت در دست وی باشد. (ناظم الاطباء). دارندۀ علم. حافظ علم. نگهبان درفش و اختر: گه علمداران پیش تو علم باز کنند کوس کوبان تو از کوس برآرند آواز. فرخی. به رزمی که مینا علمدار اوست به فوجی که قتل ورع کار اوست. ملاطغرا (از آنندراج). ای سروردو کون و علمدار روز حشر بخشایش کریم به تو دارد افتخار. ارادتخان واضح (از آنندراج). ، نیزه دار. (آنندراج)
کسی که در میان سپاه علم و رایت در دست وی باشد. (ناظم الاطباء). دارندۀ علم. حافظ علم. نگهبان درفش و اختر: گه علمداران پیش تو علم باز کنند کوس کوبان تو از کوس برآرند آواز. فرخی. به رزمی که مینا علمدار اوست به فوجی که قتل ورع کار اوست. ملاطغرا (از آنندراج). ای سروردو کون و علمدار روز حشر بخشایش کریم به تو دارد افتخار. ارادتخان واضح (از آنندراج). ، نیزه دار. (آنندراج)
دهی است از دهستان علمدارگرگر بخش جلفا از شهرستان مرند. این ده مرکز بخش است. واقع در 75 هزارگزی شمال مرند، و 4 هزارگزی راه شوسه و خط آهن جلفا به تبریز. ناحیه ایست جلگه و دارای آب و هوای گرم ومعتدل. سکنۀ آن 4622 تن است. آب آن از چشمه و قنات تأمین میشود. محصولات آن غلات و پنبه و خربوزه است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه آن شوسه است. دارای ادارۀ شهربانی و ژاندارمری و پست و تلگراف و نمایندۀ فرهنگ است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان علمدارگرگر بخش جلفا از شهرستان مرند. این ده مرکز بخش است. واقع در 75 هزارگزی شمال مرند، و 4 هزارگزی راه شوسه و خط آهن جلفا به تبریز. ناحیه ایست جلگه و دارای آب و هوای گرم ومعتدل. سکنۀ آن 4622 تن است. آب آن از چشمه و قنات تأمین میشود. محصولات آن غلات و پنبه و خربوزه است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه آن شوسه است. دارای ادارۀ شهربانی و ژاندارمری و پست و تلگراف و نمایندۀ فرهنگ است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
سپیدار، درختی راست و بلند که پوست و چوب آن سفید است و در اغلب نقاط ایران می روید و بلندیش تا ۲۰ متر می رسد، چون تنه اش راست و صاف و بلند است در کارهای نجاری و ساختن سقف خانه ها و تیر و ستون چوبی به کار می رود سفیدار، سفیددار، اسفیدار، تبریزی، پلت، سفیدپلت
سِپیدار، درختی راست و بلند که پوست و چوب آن سفید است و در اغلب نقاط ایران می روید و بلندیش تا ۲۰ متر می رسد، چون تنه اش راست و صاف و بلند است در کارهای نجاری و ساختن سقف خانه ها و تیر و ستون چوبی به کار می رود سِفیدار، سِفیددار، اِسفیدار، تَبریزی، پَلَت، سِفیدپَلَت
دانا. خردمند. عاقل. (ناظم الاطباء). دانندۀ علم. دانای به دانش: علم خوان همچو علم دان نبود زآنکه جان آفرین چو جان نبود. سنائی. علم دان خاصۀ خدای بود علم خوان شوخ و نرگدای بود. سنائی
دانا. خردمند. عاقل. (ناظم الاطباء). دانندۀ علم. دانای به دانش: علم خوان همچو علم دان نبود زآنکه جان آفرین چو جان نبود. سنائی. علم دان خاصۀ خدای بود علم خوان شوخ و نرگدای بود. سنائی
دهی است از دهستان درکاسعید بخش چهاردانگۀ شهرستان ساری واقع در 36 هزارگزی شمال راه عمومی کیاسر به ساری. ناحیه ایست کوهستانی جنگلی، دارای آب و هوای مرطوب و مالاریایی. سکنۀ آن 210 تن است. آب آن از چشمه سار و رود خانه گرم آب تأمین میشود. محصول آن برنج و غلات و لبنیات است. شغل اهالی زراعت وگله داری است. صنایع دستی زنان کرباس و شال بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان درکاسعید بخش چهاردانگۀ شهرستان ساری واقع در 36 هزارگزی شمال راه عمومی کیاسر به ساری. ناحیه ایست کوهستانی جنگلی، دارای آب و هوای مرطوب و مالاریایی. سکنۀ آن 210 تن است. آب آن از چشمه سار و رود خانه گرم آب تأمین میشود. محصول آن برنج و غلات و لبنیات است. شغل اهالی زراعت وگله داری است. صنایع دستی زنان کرباس و شال بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان جهانگیری بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز واقع در 30 هزارگزی شمال باختری مسجدسلیمان و 6 هزارگزی خاور راه اتومبیل رو مسجدسلیمان به لالی. ناحیه ایست کوهستانی و دارای آب و هوای گرمسیر و مالاریایی. سکنۀ آن 120 تن است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصولات آن غلات و لبنیات است. شغل اهالی کارگری شرکت نفت و زراعت و گله داری است. صنایع دستی آنها قالیچه بافی است. دارای راه مالرو است. ساکنین آن از طایفۀ هفت لنگ بختیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان جهانگیری بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز واقع در 30 هزارگزی شمال باختری مسجدسلیمان و 6 هزارگزی خاور راه اتومبیل رو مسجدسلیمان به لالی. ناحیه ایست کوهستانی و دارای آب و هوای گرمسیر و مالاریایی. سکنۀ آن 120 تن است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصولات آن غلات و لبنیات است. شغل اهالی کارگری شرکت نفت و زراعت و گله داری است. صنایع دستی آنها قالیچه بافی است. دارای راه مالرو است. ساکنین آن از طایفۀ هفت لنگ بختیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
کسی که زمام اسب مخدوم خود یا کسی که اسب ویرا کرایه کرده و در دست گرفته راه برد آنکه سواره یا پیاده جلو مرکوب ارباب حرکت کند پیشرو. یا جلو داران، جمع جلودار، سربازانی که پیشتر از دیگر سربازان حرکت کنند طلایه طلایع پیشقراول
کسی که زمام اسب مخدوم خود یا کسی که اسب ویرا کرایه کرده و در دست گرفته راه برد آنکه سواره یا پیاده جلو مرکوب ارباب حرکت کند پیشرو. یا جلو داران، جمع جلودار، سربازانی که پیشتر از دیگر سربازان حرکت کنند طلایه طلایع پیشقراول