اسم المره است از مصدر عصف. (از اقرب الموارد). رجوع به عصف شود، عصفهالخمر، بوی شراب. (منتهی الارب). گویند: للخمر عصفه،یعنی آن شراب را رایحه ای است. (از اقرب الموارد)
اسم المره است از مصدر عصف. (از اقرب الموارد). رجوع به عصف شود، عصفهالخمر، بوی شراب. (منتهی الارب). گویند: للخمر عصفه،یعنی آن شراب را رایحه ای است. (از اقرب الموارد)
رنگ زرد که با آن جامه را رنگ می کنند، گلرنگ، گیاهی یک ساله با برگ های بیضی شکل و گل های نارنجی که گاه به جای زعفران به کار می رود، کاجیره، کاژیره، احریض، کابیشه، بهرم
رنگ زرد که با آن جامه را رنگ می کنند، گُلرَنگ، گیاهی یک ساله با برگ های بیضی شکل و گل های نارنجی که گاه به جای زعفران به کار می رود، کاجیره، کاژیره، اِحریض، کابیشه، بَهرَم
چرامین خورش ستور، چراباژ گونه ای باژ در زمان تیموریان و صفویان آنچه که ستور آن را بخورد گیاه (سبز)، آنچه پادشاهان برای پذیرایی سفر او لوازم نگاه داشت ایشان و ملازمان و اتباع و دواب ایشان به مصرف رسانند، مالیاتی که برای تهیه خوراک عمال حکومت وصول می شد (تیموریان و صفویان)
چرامین خورش ستور، چراباژ گونه ای باژ در زمان تیموریان و صفویان آنچه که ستور آن را بخورد گیاه (سبز)، آنچه پادشاهان برای پذیرایی سفر او لوازم نگاه داشت ایشان و ملازمان و اتباع و دواب ایشان به مصرف رسانند، مالیاتی که برای تهیه خوراک عمال حکومت وصول می شد (تیموریان و صفویان)
مهره ما مهره ای که بدان زنان مهر شویان را به سوی خود بر انگیزند گشت برگشت از گیاهان، برگریشه برگ رشته مانندی که گیاهان بالا رونده با آن خود را به تنه درختان می چسبانند، پیچک پاپیچال
مهره ما مهره ای که بدان زنان مهر شویان را به سوی خود بر انگیزند گشت برگشت از گیاهان، برگریشه برگ رشته مانندی که گیاهان بالا رونده با آن خود را به تنه درختان می چسبانند، پیچک پاپیچال
گل کاجیره بهرام کابیشه، سرخ چون جامه سرخ رنگ کرده شده در فرهنگ لاروس این واژه تازی گشته (معرب) دانسته شده و آن را برابر با رنگ زرد دانسته اند گل کاشفه گل کاجیره، رنگ سرخ
گل کاجیره بهرام کابیشه، سرخ چون جامه سرخ رنگ کرده شده در فرهنگ لاروس این واژه تازی گشته (معرب) دانسته شده و آن را برابر با رنگ زرد دانسته اند گل کاشفه گل کاجیره، رنگ سرخ
آن چه که ستور آن را بخورد، گیاه، آن چه پادشاهان برای پذیرایی سفرا و لوازم نگاه داشت ایشان و ملازمان و اتباع و دواب ایشان به مصرف رسانند، مالیاتی که برای تهیه خوراک عمال حکومت وصول می شد (تیموریان و صفوی
آن چه که ستور آن را بخورد، گیاه، آن چه پادشاهان برای پذیرایی سفرا و لوازم نگاه داشت ایشان و ملازمان و اتباع و دواب ایشان به مصرف رسانند، مالیاتی که برای تهیه خوراک عمال حکومت وصول می شد (تیموریان و صفوی