جدول جو
جدول جو

معنی عصا - جستجوی لغت در جدول جو

عصا
چوبدستی
تصویری از عصا
تصویر عصا
فرهنگ واژه فارسی سره
عصا
چوبی که هنگام راه رفتن بدست گیرند
تصویری از عصا
تصویر عصا
فرهنگ لغت هوشیار
عصا
((عَ))
چوبدستی، دستواره
عصا قورت دادن: کنایه از بسیار جدی و خشک بودن، نرمش نداشتن
عصای دست کسی بودن: کنایه از تکیه گاه کسی بودن، نگه دار و مددکار کسی بودن
تصویری از عصا
تصویر عصا
فرهنگ فارسی معین
عصا
چوب دستی که هنگام راه رفتن به آن تکیه می کنند، دستوار، دستواره، تخله، کنایه از آلت تناسلی مرد
عصا زدن: در حال راه رفتن با عصا، ته عصا را بر زمین زدن
تصویری از عصا
تصویر عصا
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عصار
تصویر عصار
گرد و غبار شدید، حین، هنگام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عصام
تصویر عصام
دسته، بند، شرافت، شخصیت، فضیلت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عصار
تصویر عصار
روغن گر، کسی که از دانه هایی مانند کرچک، کنجد و امثال آن ها روغن می گیرد، افشره گر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عصات
تصویر عصات
عاصی ها، آنانکه از کسی یا چیزی به ستوه آمده اند، نافرمان ها، عصیان کننده ها، سرکش ها، گناهکارها، جمع واژۀ عاصی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عصام
تصویر عصام
بند مشک دوال، سرمه، بندم، دسته از دوال یارسن، پیمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عصال
تصویر عصال
گج، تیرکج
فرهنگ لغت هوشیار
گرد خاک، تیز بد شکم، گند، گاه (وقت) هنگام (حین) افشره هونیشگر روغنگیر شیلنده شیره کش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عصاب
تصویر عصاب
ریسمان بر و ریسنده، بسیار ریسنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عصام
تصویر عصام
((عِ))
بند (مشک و جز آن)، دسته (کوزه، دلو)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عصار
تصویر عصار
((عَ صّ))
کسی که از دانه های روغنی روغن می گیرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعصا
تصویر اعصا
نافرمانی برندادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عصاره
تصویر عصاره
افشره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عصاالقرار
تصویر عصاالقرار
ترک سفر و اقامت در جایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عصاری
تصویر عصاری
شغل و عمل عصار، روغن گیری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عصازنان
تصویر عصازنان
در حال رفتن و عصا بر زمین زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عصاره
تصویر عصاره
شیره، افشره، چکیدۀ هر چیز فشرده شده، آب میوه یا چیز دیگر که با فشار گرفته می شود، کنایه از خلاصۀ گفتار، نوشتار یا مطلب دیگر، چکیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عصا زدن
تصویر عصا زدن
در حال راه رفتن با عصا، ته عصا را بر زمین زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عصائب
تصویر عصائب
جمع عصابه، پیجند ها دستارها گروه ها از ده تاچهل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عصای آفتاب
تصویر عصای آفتاب
پرتو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عصای آسیا
تصویر عصای آسیا
دسته آسیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عصاویذ الکلام
تصویر عصاویذ الکلام
پیچید گی های سخن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عصامی
تصویر عصامی
خود ساخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عصاکش
تصویر عصاکش
تخله کش کسی که کوری را راهنمایی کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عصاقیل
تصویر عصاقیل
گرد باد ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عصافیر القتب
تصویر عصافیر القتب
میخ های پالان شتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عصافیر الراعی
تصویر عصافیر الراعی
سد پیوند از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عصافه
تصویر عصافه
ریزه کاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عصاره گرفتن
تصویر عصاره گرفتن
هونیدن شپیلیدن افشردن پالاکیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عصاره کشیدن
تصویر عصاره کشیدن
هونیدن شپیلیدن افشردن پالاکیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عصاره المعویه
تصویر عصاره المعویه
شیره روده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عصاره المعدیه
تصویر عصاره المعدیه
شیره کم
فرهنگ لغت هوشیار