مکان عشیب، جای گیاهناک. (منتهی الارب). محلی که عشب و علف در آن بسیار باشد. (از اقرب الموارد) ، مرد کوتاه بالا. (منتهی الارب). رجل قصیر. (از اقرب الموارد)
مکان عشیب، جای گیاهناک. (منتهی الارب). محلی که عشب و علف در آن بسیار باشد. (از اقرب الموارد) ، مرد کوتاه بالا. (منتهی الارب). رجل قصیر. (از اقرب الموارد)
سخن کنایه آمیز که معمولاً به منظور توهین یا تمسخر و سرزنش بر زبان می آید، تفش، بیغار، بیغاره، تفشه، نکوهش، سرزنش، پیغاره، زاغ پا، ملامت، سرکوفت، سراکوفت، تفشل، طعنه برای مثال مکن با من ناشکیبا عتیب / که در عشق صورت نبندد شکیب (سعدی۱ - ۱۰۲)، خشم
سخن کنایه آمیز که معمولاً به منظور توهین یا تمسخر و سرزنش بر زبان می آید، تَفش، بیغار، بیغارِه، تَفشِه، نِکوهِش، سَرزَنِش، پیغارِه، زاغ پا، مَلامَت، سَرکوفت، سَراکوفت، تَفشَل، طَعنِه برای مِثال مکن با من ناشکیبا عتیب / که در عشق صورت نبندد شکیب (سعدی۱ - ۱۰۲)، خشم