- عزوبت
- عزب بودن، تنها بودن، بی همسر بودن
معنی عزوبت - جستجوی لغت در جدول جو
- عزوبت
- بی همسر بودن، عزب بودن
- عزوبت ((عُ بَ))
- مجردی، بی همسری
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سزای گناه و بدی، شکنجه
گوارا بودن آب یا شراب، گوارا شدن، کنایه از زیبایی، جذابیت
کسی که از شدت تشنگی نخورد، گوارائی
بی زنی بی شویی پیوارگی بی جفتی
قیام نمودن بر مال خود
شکنجه، عذاب، جزای کار بد و گناه
پنهان گردیدن و دور رفتن و دور شدن