معنی عذوبت
عذوبت
((عُ بَ))
گوارا بودن، گوارایی
تصویر عذوبت
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با عذوبت
عذوبت
عذوبت
گوارا بودن آب یا شراب، گوارا شدن، کنایه از زیبایی، جذابیت
فرهنگ فارسی عمید
عذوبت
عذوبت
کسی که از شدت تشنگی نخورد، گوارائی
فرهنگ لغت هوشیار
عذوبت
عذوبت
رجوع به عذوبه شود
لغت نامه دهخدا
عذوبت
عذوبت
حلاوت، شیرینی، گوارایی، خوش گواری
فرهنگ واژه مترادف متضاد
عقوبت
عقوبت
سزای گناه و بدی، شکنجه
فرهنگ فارسی عمید
عزوبت
عزوبت
عزب بودن، تنها بودن، بی همسر بودن
فرهنگ فارسی عمید
عذوبه
عذوبه
پاکیزه گردیدن، خوش شدن آب
فرهنگ لغت هوشیار
عزوبت
عزوبت
بی همسر بودن، عزب بودن
فرهنگ لغت هوشیار
عظوبت
عظوبت
قیام نمودن بر مال خود
فرهنگ لغت هوشیار