ابن عبدرضا بن جبیل بن عامر بن عمرو بن عوف کلبی. از اجداد است و نسبت بدو عریجی شود. (از اللباب فی تهذیب الانساب) ابن بکر بن عبدمناه بن کنانه. از اجداد جاهلی است و نسبت بدو عریجی شود. (از اللباب فی تهذیب الانساب) ابن سعد بن جمح. از اجداد جاهلی است و نسبت بدو عریجی شود. (از اللباب فی تهذیب الانساب)
ابن عبدرضا بن جبیل بن عامر بن عمرو بن عوف کلبی. از اجداد است و نسبت بدو عریجی شود. (از اللباب فی تهذیب الانساب) ابن بکر بن عبدمناه بن کنانه. از اجداد جاهلی است و نسبت بدو عریجی شود. (از اللباب فی تهذیب الانساب) ابن سعد بن جمح. از اجداد جاهلی است و نسبت بدو عریجی شود. (از اللباب فی تهذیب الانساب)
خمانیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تمییل بنا و نهر. (از اقرب الموارد). جنبانیدن (چمانیدن ؟) بنا. (تاج المصادر بیهقی) ، میل کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). خم شدن از جانبی بجانب دیگر. (از اقرب الموارد) ، ایستادن. (تاج المصادر بیهقی). بر پای داشتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، بند کردن مطیه را در خانه و جز آن و با علی ̍ متعدی شود، بوقت غروب درآمدن، توقف نمودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
خمانیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تمییل بنا و نهر. (از اقرب الموارد). جنبانیدن (چمانیدن ؟) بنا. (تاج المصادر بیهقی) ، میل کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). خم شدن از جانبی بجانب دیگر. (از اقرب الموارد) ، ایستادن. (تاج المصادر بیهقی). بر پای داشتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، بند کردن مطیه را در خانه و جز آن و با علی ̍ متعدی شود، بوقت غروب درآمدن، توقف نمودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
نقب زیرزمین، چاه زندان: در خاک چه زر ماند و چه سنگ تراگور چه زیر گریجی و چه در خانه خضرا. (ناصر خسرو)، پاره ای که از چیزی بریده باشند مانند قاچ خربزه و هندوانه و تکه قماش
نقب زیرزمین، چاه زندان: در خاک چه زر ماند و چه سنگ تراگور چه زیر گریجی و چه در خانه خضرا. (ناصر خسرو)، پاره ای که از چیزی بریده باشند مانند قاچ خربزه و هندوانه و تکه قماش