خمانیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تمییل بنا و نهر. (از اقرب الموارد). جنبانیدن (چمانیدن ؟) بنا. (تاج المصادر بیهقی) ، میل کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). خم شدن از جانبی بجانب دیگر. (از اقرب الموارد) ، ایستادن. (تاج المصادر بیهقی). بر پای داشتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، بند کردن مطیه را در خانه و جز آن و با علی ̍ متعدی شود، بوقت غروب درآمدن، توقف نمودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)