نسبت است به عرج که موضعی است به مکه. (از اللباب ج 2 ص 131). منسوب است به عرج که دهی است از نواحی طائف و در ابتدای تهامه واقع، و میان آن و مدینه هفتاد و هشت میل است و در بلاد هذیل واقع است. (از معجم البلدان)
نسبت است به عرج که موضعی است به مکه. (از اللباب ج 2 ص 131). منسوب است به عرج که دهی است از نواحی طائف و در ابتدای تهامه واقع، و میان آن و مدینه هفتاد و هشت میل است و در بلاد هذیل واقع است. (از معجم البلدان)
عبدالله بن عمر بن عبدالله بن عمرو بن عثمان بن عفان اموی عرجی. شاعر و از مردم عرج است از نواحی طائف. (از معجم البلدان) (از اللباب ج 2 ص 131) شاعری از امویان معاصر ولید بن یزید. و او راست بیت معروف: أضاعونی و أی فتی أضاعوا لیوم کریهه و سداد ثغر. (یادداشت مؤلف)
عبدالله بن عمر بن عبدالله بن عمرو بن عثمان بن عفان اموی عرجی. شاعر و از مردم عرج است از نواحی طائف. (از معجم البلدان) (از اللباب ج 2 ص 131) شاعری از امویان معاصر ولید بن یزید. و او راست بیت معروف: أضاعونی و أی فتی أضاعوا لیوم کریهه و سداد ثغر. (یادداشت مؤلف)
زبانی از شاخۀ زبان های سامی که در شبه جزیرۀ عربستان، شمال قارۀ افریقا و کشورهای کویت، عراق، فلسطین، امارات و چند کشور دیگر رایج است، مربوط به قوم عرب مثلاً رقص عربی
زبانی از شاخۀ زبان های سامی که در شبه جزیرۀ عربستان، شمال قارۀ افریقا و کشورهای کویت، عراق، فلسطین، امارات و چند کشور دیگر رایج است، مربوط به قوم عرب مثلاً رقص عربی
از مردم مراغه است. مؤلف مجمعالخواص آرد: از مراغه حریفی است بسیار بیقید و لاابالی و ’اعرجی’ تخلص می کند. اگر ناداشت نمی شد با اوباش اردو همیشه مست و پریشان راه میرفت با چنین شعری کس را هم قبول ندارد: بیر سروقد لاله عذاریم باردور بیر تازه نهال جویباریم باردور قربان اولایم باشینه بیر کز دیمادی بیر غمزدۀ سینه فکاریم باردور. (مجمعالخواص ص 291)
از مردم مراغه است. مؤلف مجمعالخواص آرد: از مراغه حریفی است بسیار بیقید و لاابالی و ’اعرجی’ تخلص می کند. اگر ناداشت نمی شد با اوباش اردو همیشه مست و پریشان راه میرفت با چنین شعری کس را هم قبول ندارد: بیر سروقد لاله عذاریم باردور بیر تازه نهال جویباریم باردور قربان اولایم باشینه بیر کز دیمادی بیر غمزدۀ سینه فکاریم باردور. (مجمعالخواص ص 291)