جدول جو
جدول جو

معنی عجیج - جستجوی لغت در جدول جو

عجیج(حَ)
برداشتن آواز را و بانگ کردن. (اقرب الموارد) (آنندراج) (منتهی الارب). رجوع به عجج شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ضجیج
تصویر ضجیج
ناله و فریاد کردن از ترس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجین
تصویر عجین
خمیر، سرشته، سرشته شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجاج
تصویر عجاج
با بانگ و فریاد، پرآواز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عجیب
تصویر عجیب
هر چه از آن تعجب می کنند، شگفت آور، شگرف، به طور شگفت آور مثلاً غروب ها عجیب دلگیر بود
فرهنگ فارسی عمید
(بَ)
خانه پردود کردن. (تاج المصادر بیهقی). از دود پر کردن خانه و جز آن، یقال:عجج البیت دخاناً و من الدخان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج). پر کردن خانه از دود. (از اقرب الموارد) ، برانگیختن باد غبار را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، برانگیختن باد چیزی را. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از عجیف
تصویر عجیف
لاغر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هجیج
تصویر هجیج
دره گود، زمین دراز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عریج
تصویر عریج
کار نااستوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عجیب
تصویر عجیب
کارهای شگفت آور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عجیر
تصویر عجیر
نامرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعجیج
تصویر تعجیج
دود دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عجیس
تصویر عجیس
گشن ناتوان، گشن ناپذیر: خرمابن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عجیز
تصویر عجیز
نامرد نامرد ناراز دار، سرین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عجیل
تصویر عجیل
شتابنده ناشتا شکن، پیش خورای
فرهنگ لغت هوشیار
گرد، دود، گول، نو دیده نو کیسه فرومایه بوتیمار از مرغان آبی، بانگی پرآوا، گرد انگیز، دود انگیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضجیج
تصویر ضجیج
داد و فریاد ناله، بیم، نا خوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجیج
تصویر شجیج
شکسته سر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دجیج
تصویر دجیج
خزش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عجین
تصویر عجین
سرشین و خمیر کردن، آمیختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عجین
تصویر عجین
((عَ))
سرشته شده، خمیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عجیب
تصویر عجیب
((عَ))
شگفت آور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حجیج
تصویر حجیج
((حَ))
جمع حاج
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عجین
تصویر عجین
آغشته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عجیب
تصویر عجیب
شگفت، شگفت آور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عجیب
تصویر عجیب
Peculiar, Odd, Strange, Weird
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عجیب
تصویر عجیب
étrange, particulier
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از عجیب
تصویر عجیب
странный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عجیب
تصویر عجیب
seltsam, eigenartig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از عجیب
تصویر عجیب
дивний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از عجیب
تصویر عجیب
dziwny, osobliwy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از عجیب
تصویر عجیب
estranho, peculiar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از عجیب
تصویر عجیب
strano, peculiare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از عجیب
تصویر عجیب
raro, peculiar, extraño
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از عجیب
تصویر عجیب
vreemd, eigenaardig
دیکشنری فارسی به هلندی