معنی ضجیج
ضجیج
ناله و فریاد کردن از ترس
تصویر ضجیج
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با ضجیج
ضجیج
ضجیج
داد و فریاد ناله، بیم، نا خوش
فرهنگ لغت هوشیار
دجیج
دجیج
خزش
فرهنگ لغت هوشیار
شجیج
شجیج
شکسته سر
فرهنگ لغت هوشیار
ضریج
ضریج
خون آلود، تند (سریع)
فرهنگ لغت هوشیار
ضجیع
ضجیع
همخوابه، گرسنگی همخوابه هم بستر
فرهنگ لغت هوشیار
ضجاج
ضجاج
انگم خوراکی، فریاد و شورش، ستیزه صمغ مترشح از درختان
فرهنگ لغت هوشیار
هجیج
هجیج
دره گود، زمین دراز
فرهنگ لغت هوشیار
حجیج
حجیج
جمع حاج
فرهنگ فارسی معین
ضجیع
ضجیع
هم بستر
فرهنگ فارسی معین