بزرگ قوم، سرور، نیکو و نفیس، ویژگی کسی یا چیزی که نیرومندی و زیبایی او شگفت انگیز باشد، عبقر، برای مثال به سختی بکشت این نمد بسترم / روم زاین سپس عبقری گسترم (سعدی۱ - ۱۸۶)، کبکان دری غالیه در چشم کشیدند / سروان سهی عبقری سبز خریدند (منوچهری - ۱۶۵)
بزرگ قوم، سَرور، نیکو و نفیس، ویژگی کسی یا چیزی که نیرومندی و زیبایی او شگفت انگیز باشد، عبقر، برای مِثال به سختی بکشت این نمد بسترم / روم زاین سپس عبقری گسترم (سعدی۱ - ۱۸۶)، کبکان دری غالیه در چشم کشیدند / سروان سهی عبقری سبز خریدند (منوچهری - ۱۶۵)
عبدالحمید. مردی حکیم و شاعر و ملازم الب ارسلان و ملکشاه بود با شاعرانی مانند حکیم سنایی و ادیب صابر و سوزنی مصاحبت داشته است. از اشعار اوست: بگردون برین بر شد بفخر مملکت ایران که گسترد از برش سایه خجسته رایت سلطان خداوند جهان الب ارسلان سلطان دین پرور که با عدلش نماید جور یکسر عدل نوشروان. (از مجمع الفصحاء ج 1 ص 447)
عبدالحمید. مردی حکیم و شاعر و ملازم الب ارسلان و ملکشاه بود با شاعرانی مانند حکیم سنایی و ادیب صابر و سوزنی مصاحبت داشته است. از اشعار اوست: بگردون برین بر شد بفخر مملکت ایران که گسترد از برش سایه خجسته رایت سلطان خداوند جهان الب ارسلان سلطان دین پرور که با عدلش نماید جور یکسر عدل نوشروان. (از مجمع الفصحاء ج 1 ص 447)
کنار باساق که بر لب جوی روید. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). کنار باساق که بر لب جوی روید و بزرگ شود. (اقرب الموارد). سدر کنار جوی. (مهذب الاسماء) ، نزد بعضی کنار بی ساق است. (منتهی الارب)
کنار باساق که بر لب جوی روید. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). کنار باساق که بر لب جوی روید و بزرگ شود. (اقرب الموارد). سدر کنار جوی. (مهذب الاسماء) ، نزد بعضی کنار بی ساق است. (منتهی الارب)
علی بن سعید بن عبدالرحمان بن محرز بن ابی عثمان ملقب به عبدری. از بزرگان علمای شافعیه است. از تألیفات او است: مختصر الکفایه در خلافیات علماء. وی به سال 493 هجری قمری درگذشت. (از ریحانه الادب ج 3 ص 58) در اصطلاح رجال لقب سویبطبن حرملۀ فرشی عبدری و جمعی دیگر است و نسبت آن به قبیلۀ بنی عبدالدار (از بلاد اندلس) است. (از ریحانه الادب ج 3 ص 58) عبدالحمید بن زکریای بن الجهم العبدری. (اللباب ص 112)
علی بن سعید بن عبدالرحمان بن محرز بن ابی عثمان ملقب به عبدری. از بزرگان علمای شافعیه است. از تألیفات او است: مختصر الکفایه در خلافیات علماء. وی به سال 493 هجری قمری درگذشت. (از ریحانه الادب ج 3 ص 58) در اصطلاح رجال لقب سویبطبن حرملۀ فرشی عبدری و جمعی دیگر است و نسبت آن به قبیلۀ بنی عبدالدار (از بلاد اندلس) است. (از ریحانه الادب ج 3 ص 58) عبدالحمید بن زکریای بن الجهم العبدری. (اللباب ص 112)
اثیرالدین مفضل بن عمر فیلسوف ایرانی از مردم ابهر قزوین یا اصفهان. بقول ابن عبری در سال 661 هجری قمری و بقول دیگر در سال 663 هجری قمری وفات کرده است. وی صاحب چندین کتاب است از میان آنها دو کتاب بسیار معروف میباشد یکی ایساغوجی که بر آن شرحهائی نوشته اند و آن با شرح شمس الدین احمد فناری در قسطنطنیه بطبع رسیده است. دیگر هدایهالحکمه و مشهورترین شرح آن شرح میرحسین میبدی است که در کلکته و هم در طهران و لکنهو طبع شده است و مشروح تر از همه شرح آخوند ملاصدراست. ابهری سه رساله در هیئت و نجوم دارد. و در منطق سه ضرب در شکل رابع بر پنج ضرب ارسطو افزوده و برای سالبۀ جزئیه در بعض صور عکس ثابت کرده است. و قبل از او در منطق متابعت ارسطو میکردند منطقیین پس از وی ضروب منتجۀ شکل چهارم را به تبعیت وی هشت ضرب شمرده اند. رجوع به جوهرالنضید (احکام عکس) و کشف الظنون شود. و او راست تنزیل الأفکار فی تعدیل الأسرار و نکت فی علم الجدل. و حواشی مفید بر شرح ملخص کاتبی
اثیرالدین مفضل بن عمر فیلسوف ایرانی از مردم ابهر قزوین یا اصفهان. بقول ابن عبری در سال 661 هجری قمری و بقول دیگر در سال 663 هجری قمری وفات کرده است. وی صاحب چندین کتاب است از میان آنها دو کتاب بسیار معروف میباشد یکی ایساغوجی که بر آن شرحهائی نوشته اند و آن با شرح شمس الدین احمد فناری در قسطنطنیه بطبع رسیده است. دیگر هدایهالحکمه و مشهورترین شرح آن شرح میرحسین میبدی است که در کلکته و هم در طهران و لکنهو طبع شده است و مشروح تر از همه شرح آخوند ملاصدراست. ابهری سه رساله در هیئت و نجوم دارد. و در منطق سه ضرب در شکل رابع بر پنج ضرب ارسطو افزوده و برای سالبۀ جزئیه در بعض صور عکس ثابت کرده است. و قبل از او در منطق متابعت ارسطو میکردند منطقیین پس از وی ضروب منتجۀ شکل چهارم را به تبعیت وی هشت ضرب شمرده اند. رجوع به جوهرالنضید (احکام عکس) و کشف الظنون شود. و او راست تنزیل الأفکار فی تعدیل الأسرار و نکت فی علم الجدل. و حواشی مفید بر شرح ملخص کاتبی