جدول جو
جدول جو

معنی عبدالوهاب - جستجوی لغت در جدول جو

عبدالوهاب
(پسرانه)
بنده پروردگار بخشنده
تصویری از عبدالوهاب
تصویر عبدالوهاب
فرهنگ نامهای ایرانی
عبدالوهاب
(عَ دُلْ وَهَْ ها)
ابن علی بن عبدالکافی، مکنی به ابونصر و معروف به تاج الدین السبکی. رجوع شود به تاج الدین سبکی علی بن... وسبکی و نیز ریحانه الادب ج 1 ص 198 و الاعلام زرکلی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اُ تُ فُ ضَ لِ نِ عَ دِلْ وَهَْ ها)
خواهر فضیل. شیخ جمال الدین ابوالفرج عبدالرحمان بن علی جوزی او را در زمرۀ برگزیدگان عابدات کوفه آرد و گوید: محمد بن حسین از فضیل بن عبدالوهاب روایت کند که او گفت: روزی از خواهر خود شنیدم که میگفت: الاّخره اقرب من الدنیاو ذلک ان الرجل یهم بطلب الدنیا فلعله ان ینشی ٔ لذلک سفراً یکون فیه تعب بدنه و انفاق ماله ثم لعله ان لاینال بغیته و الرجل یطلب الاّخره فمنتهی طلبته فی حسن نیته حیث ما کان من غیر أن ینشی ٔ سفراً او ینفق مالاً او یتعب بدنا ما هو الا ان یجمع علی طاعه الله فاذا هو قد ادرک ما عندالله. و نیز گوید از خواهر خود شنیدم که میگفت: ما بیننا و بین ان نری السرور او ننادی بالویل والثبور الا خروج هذه الارواح من الابدان فانظروا ای عبید تکونون حینئذ. گوید: سپس فریادی زد و از خود بیخود شد. و هم فضیل گوید: هیچ مرد و زنی اندوهگین تر از او ندیدم. (صفهالصفوه ج 3 ص 117، 118) ، ربودن، چنانکه مال را
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ وَهَْ ها)
ابن علی بن نصر بغدادی، مکنی به ابومحمد. از دانشمندان بزرگ مالکی است. رجوع به حسن المحاضره فی اخبار مصر و القاهره ص 139، و عبد الوهاب.... شود
لغت نامه دهخدا
(هَِ)
علی بن عبدالوهاب طاهری. وی از عباس بن فضل اسقاطی روایت کرده است. و ابوالحسن دارقطنی از او روایت دارد. وی از خاندان طاهر ذوالیمینین بوده است. (انساب سمعانی ورق 364 ’الف’)
لغت نامه دهخدا
(قَزْ)
محمد بن عبدالوهاب. از دانشمندان و متتبعان بزرگ است. وی در 1294 ه. ق. در تهران تولد یافت و تحصیلات مقدماتی و علوم متداولۀ اسلامی را در همان شهر فراگرفت، و از جملۀ از استادان فقه وی حاج شیخ فضل الله نوری و استادان کلام و حکمت قدیم وی حاج شیخ علی نوری را میتوان نام برد. در سال 1322 هجری قمری به دعوت برادر خود میرزا احمدخان به لندن سفر کرد و مدت مدیدی در آنجا و سپس در پاریس و پس از آن در آلمان و باز مجدداً در پاریس اقامت کرد و در این نقاط با بعضی از مستشرقان اروپا آشنا شد، از جمله در لندن با ادوارد براون انگلیسی و مستر الس و مستر آمدروز و سر اینزن رس و ولادیمیر مینورسکی مستشرق معروف روسی که در لندن اقامت داشت. و در برلین با مرکوارت مستشرق معروف آلمانی صاحب ایرانشهر و ادوارد زاخائو و دکتر موریتز و سباستیان بک مؤلف ’صرف و نحو مفصلی برای زبان فارسی’ به آلمانی و غیرهم. در مدت اقامت وی در اروپا کتب زیر به تصحیح او رسید وبه مخارج اوقاف خیریۀ گیپ با ادوارد براون به طبع رسید: 1- تذکرۀ لباب الالباب ج 1. 2- مرزبان نامه. 3- المعجم. 4- چهارمقالۀ عروضی با حواشی مفصل و مبسوط در آخر آن. 5 و 6 و 7- تاریخ جهانگشای جوینی با حواشی مفصل مبسوط در آخر جلد سوم و مقدمۀ مبسوط بر جلداول. 8- ترجمه لوایح جامی به فرانسوی. 9- رساله ای در شرح حال مسعودسعد سلمان که فقط ترجمه آن به انگلیسی توسط ادوارد براون به طبع رسیده است نه اصل فارسی آن. 10- دیباچه ای بر تذکرهالاولیاء شیخ عطار چ نیکلسون در لیدن. 11- رساله ای در شرح احوال شیخ ابوالفتوح رازی که به عنوان خاتمهالطبع در آخر جلد پنجم کتاب مزبور در طهران به طبع رسیده. 12 و 13- عده ای از مقالات متفرقۀ تاریخی و ادبی و انتقادی که در تحت عنوان بیست مقالۀ قزوینی در دو جلد به طبع رسیده است. جلد اول آن در بمبئی به وسیلۀ ابراهیم پورداود بسال 1307 هجری شمسی و جلد دوم بوسیلۀ عباس اقبال به سال 1313 هجری شمسی طبع شده است. 14- رساله ای در شرح احوال ابوسلیمان منطقی سجستانی مؤلف صوان الحکمه که به سال 1312 هجری شمسی در پاریس به طبع رسید. 15- رساله ای در تحقیق مؤلف نفثهالمصدور یعنی محمد نسوی منشی جلال الدین منکبرنی که به سال 1308 هجری شمسی به اهتمام عباس اقبال در تهران به طبع رسیده است. 16- رساله ای راجع به ممدوحین سعدی و شرح احوال آنان که به سال 1317 هجری شمسی توسط حبیب یغمائی ابتدا در مجلۀ تعلیم و تربیت و سپس جداگانه در طهران به طبع رسیده است. 17- دیوان حافظ که از روی چندین نسخۀ قدیمی تصحیح کرده و به سال 1320 در هجری شمسی تهران به اهتمام وزارت فرهنگ به طبع رسیده است. وی در اواخر سال 1318 هجری شمسی به واسطۀ ظهور جنگ در اروپا و صعوبت اقامت خارجیان در آنجا به طهران مراجعت کرد و 10 سال آخر عمر خود را در طهران گذرانید و در روز جمعه ششم خرداد 1328 هجری شمسی / 28 رجب 1368 هجری قمری / 27 مۀ 1949 میلادی نزدیک ساعت 10 و نیم بعدازظهر در طهران وفات یافت. علامه قزوینی از نوادر نوابغی بود که وسعت معلومات قدیم و جدید را با غریزۀ کنجکاوی و دقت در شأن هر چیز و استقصای یک موضوع را تا درک کنه و علت آن و روش انتقادی علمی و انصاف و بیطرفی علمای جدید جمع داشت. بزرگترین فضل قزوینی این است که وی پس از آنکه علوم قدیمه و اسلامی را فراگرفت، چون گذارش به اروپا افتاد بر اثر عشق سوزانی که به فراگرفتن هر چیز داشت تحقیقات علمای آن سرزمین را مورد مطالعۀ دقیق قرار داد. (از مجلۀ یغما سال 1327 هجری شمسی و مجلۀ یادگار سال 1327 هجری شمسی)
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ)
ابن عبدالوهاب بن هبه الله بن محمد بن علی بن الحسین بن یحیی بن السیبی ابوالبرکات بن ابی الفرج. وی مؤدّب اولاد خلفا بودو معرفتی نیکو بآداب داشت و در شانزدهم محرم سال 514 هجری قمری در 56 سال و سه ماهگی درگذشت. ابن جوزی ابوالفرج گوید: ابوالبرکات فرزندان مستظهر خلیفه را تعلیم می کرد و با مسترشد انسی داشت و پس از ابن الجزری صاحب مخزن، ابن السیبی را تولیت نظارت مخزن دادند واو یکسال و هشت ماه بدین شغل ببود. و وی عالم بأدب و شعر و کثیرالافضال بأهل علم بود و ترکۀ وی را بصدهزار دینار تخمین کردند و او را بر مکه و مدینه اوقافی است. رجوع به احمد بن عبدالوهاب سیبی... شود
لغت نامه دهخدا
ابن عبدالوهاب نویری کندی ملقب بشهاب الدین. او راست: نهایه الارب فی فنون الادب و تاریخ کبیر مشتمل بر 30 مجلد. وفات او به سال 732 هجری قمری بود
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ وَهَْ ها)
ابن احمد بن سحنون معروف به ابی سحنون. طبیبی است و او را ادب و شعری است. وی خطیب یثرب و طبیب بیمارستان جبل بود. به سال 619 هجری قمری متولد شد و در 694 هجری قمری درگذشت. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا
محمد بن عبدالوهاب القناد. محدث است و از ثوری و مسعر روایت کند
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ وَهَْ ها)
ابن محمد الازدی معروف به المثقال. شاعری هجاگوی و لاابالی بود و در اشعار او رقتی است و او را اخباری است. و در حدود سال 505 هجری قمری درگذشت. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا
محمد بن عبدالوهاب. از روات حدیث است. در دنیای حدیث شناسی، روات به عنوان مهم ترین منابع علمی شناخته می شوند. این افراد به عنوان رابط میان پیامبر (ص) و امت اسلامی عمل کرده و سنت نبوی را از نسل به نسل انتقال داده اند. نقش روات در فهم دقیق قرآن و سنت پیامبر نیز غیرقابل انکار است، زیرا احادیث از طریق آنان به فقیهان و مفسران منتقل شده اند.
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ وَهَْ ها)
ابن علی بن نصر، مکنی به ابومحمد. قاضی و فقیه بود و او را نظمی است. وی به ادب معرفتی داشت. به سال 362 هجری قمری به بغداد متولد شد. ولایت قضاء بدو رسید. سپس بشام رفت و در بصره با ابوالعلاء ملاقات کرد. آنگاه به مصر رفت و شهرت او فراوان گشت و به سال 423 هجری قمری به مصر درگذشت. از کتب اوست: بالتلقین در فقه مالکیان. عیون المسائل. النصره لمذهب مالک. شرح المدونه. الادله فی مسائل الخلاف. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ مَ)
ابراهیم بن عبدالوهاب بن علی
لغت نامه دهخدا
(اَ عَ دِلْ لاه)
حسین بن محمد بن عبدالوهاب، معروف به بارع دباس، نحوی شاعر، رجوع به ابوعبداﷲ بارع و رجوع به حسین... شود
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ وَهَْ ها)
ابن محمد بن اسحاق بن منده العبدی، مکنی به ابوعمرو معروف به ابن منده. از حفاظ حدیث بود. به سال 474 هجری قمری به اصفهان درگذشت. از کتب او است: الفوائد فی الحدیث. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا
عمر بن عبدالوهاب. محدث است. در تاریخ اسلام، محدثان نقش برجسته ای در حفظ و گسترش علم حدیث داشتند. آنان با استفاده از قدرت حافظه، پژوهش های میدانی و مصاحبه با راویان مختلف، احادیث صحیح را شناسایی و برای نسل های بعدی ثبت کردند. محدثان در دوران های مختلف با ایجاد قواعد علمی برای بررسی سند و متن حدیث، یکی از مهم ترین ارکان حفظ اصالت دین اسلام را تشکیل می دهند.
لغت نامه دهخدا
ابن عبدالوهاب. شخص ناشناس است که ’عیون المعجزات’ را تألیف کرده است و این کتاب مختصری است از کتاب ’بصائر الدرجات’ وگویند در قرن پنجم هجری میزیسته است. (ذریعه ج 3 ص 123) (اعیان الشیعه) (معجم المؤلفین) (روضات ص 383)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ وَهَْ ها)
ابن ابراهیم الامام. از بنی عباس است. به سال 140 هجری قمری عم وی منصور او را با هفتاد هزار تن به مکه فرستاد و حسن بن قحطبه را همراه او کرد. مردم روم از ایشان ترسیدند وآنان ملیطه را که بدست فرنگیان ویران شده بود آباد کردند. وی به سال 151- 152 هجری قمری به غزاء صائفه پرداخت و در 157 هجری قمری درگذشت. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ وَهَْ ها)
ابن احمد بن وهبان الدمشقی. فقیهی حنفی و در ادب ماهر بود. ولایت قضاء حماه یافت. از کتب اوست: قیدالشرائد که منظومه ای است در هزار بیت متضمن مسائل غریب در فقه و شرح آن منظومه در دو مجلد. وی به سال 768 هجری قمری درگذشت. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ وَهَْ ها)
ابن داود بن طاهر. سلطان یمن بوده. به سال 883 هجری قمری به امارت رسید. وی مردی بردبار و صاحب رأی بود او را در یمن آثاری است. وی به سال 866 هجری قمری متولد شد و به سال 894 هجری قمری درگذشت. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ وَهَْ ها)
ابن محمد بن عبدالله بن فیروز التمیمی الاحسائی. فقیهی حنبلی و از علماء احساء (بحرین) است. به سال 1172 هجری قمری متولد شد و به سال 1205 هجری قمری در جوانی در بلده الزیاره در ساحل بحر عمان درگذشت. از کتب اوست: حواشی علی شرح المنتهی در فقه. حاشیه علی شرح المقنعکه آن را تمام نکرد. شرح الجوهر المکنون اخضری در معانی و بیان. و او را نظمی است. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ وَهَْ ها)
ابن سلیمان بن علی بن مشرف التمیمی النجدی. وی فقیهی حنبلی و از مردم عیینه نجد و والد محمد بن الوهاب امام حنابلۀ نجد است. به سال 1153 هجری قمری درگذشت. در بعض مسائل فقهی نوشته هایی دارد. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ وَهَْ ها)
ابن احمد بن علی الحنفی الشعرانی، مکنی به ابومحمد. از علماء متصوف است. به سال 899 هجری قمری در قلقشندۀ مصر متولد شد و به سال 973 هجری قمری به قاهره درگذشت و حنفی نسب اوست به محمد بن حنفیه و شعرانی نسب اوست به قریه ای که در آن متولد شده است. از کتب او است: الدار المنثوره فی زبد العلوم المشهوره. لواقح الانوار فی طبقات الاخیار. مختصر تذکره القرطبی. الیواقیت و الجواهر فی بیان عقاید الاکابر. المیزان. المیزان الکبری. مشارق الانوار. ادب القضاه. لطائف المنن. البدر المنیر در حدیث. مختصر الفتوحات. البحر المورود فی المواثیق و العهود. کشف الغمه عن جمیع الامه. المنهج المبین فی ادله المجتهدین. تنبیه المغترین فی آداب الدین منح المنه و جز آن. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ وَهَْ ها)
ابن ابراهیم بن عبدالوهاب الخزرجی الزنجانی. از علمای عربیت است. او راست: تصریف العزی در صرف. الهادی در نحو. معیار النظار فی علوم الاشعار. وی به سال 655 هجری قمری به بغداد درگذشت
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ وَهَْ ها)
ابن فضل الله العمری القرشی ملقب به شرف الدین. نویسنده ای مترسل و از مردم مصر است. خدمت ملک اشرف و ملک ناصر و سیف الدین تنکز کرد. ملک ناصر او را به شام فرستاد و به سال 717 هجری قمری بدانجا درگذشت. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا