جدول جو
جدول جو

معنی عاصمه - جستجوی لغت در جدول جو

عاصمه
پایتخت، شهری که مرکز سیاسی یک کشور و محل اقامت پادشاه یا رئیس جمهوری و هیئت دولت باشد، تختگاه، دارالسّلطنه، دارالخلافه، سواد اعظم، دارالملک
تصویری از عاصمه
تصویر عاصمه
فرهنگ فارسی عمید
عاصمه
مونث عاصم پایتخت نام مدینه مونث عاصم، پایتخت کشور قاعده مملکت
تصویری از عاصمه
تصویر عاصمه
فرهنگ لغت هوشیار
عاصمه
((ص مَ یا مِ))
مؤنث عاصم، پایتخت کشور، قاعده مملکت
تصویری از عاصمه
تصویر عاصمه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عاصفه
تصویر عاصفه
(دخترانه)
معرب از سریانی، باد تند و شدید، تندباد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عاصفه
تصویر عاصفه
عاصف، تند، شدید، باد تند و شدید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عاجمه
تصویر عاجمه
دندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاصیه
تصویر عاصیه
مونث عاصی زن نافرمان جمع عاصیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاصفه
تصویر عاصفه
توفان تند باد مونث عاصف جمع عواصف عاصفات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاصره
تصویر عاصره
دستگاه آبگیری، دستگاه روغن گیری، دستگاه فشار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاصم
تصویر عاصم
(پسرانه)
نگهدارنده، محافظ
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عاصم
تصویر عاصم
حفظ کننده، نگه دارنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عامه
تصویر عامه
عامّ، فراگیر، مردم کم سواد، همگان، همۀ مردم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عاصم
تصویر عاصم
بازدارنده، منع کننده، نگاه دارنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عامه
تصویر عامه
هر چیز که شامل همه گردد و عمومیت داشته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
پاساد خود باز داری پاکدامنی پاکشلواری، پاکی بیگناهی، پیوند زنا شویی، گردن بند گردن بند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عامه
تصویر عامه
((مِّ))
همه، همگان، عموم مردم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عاصم
تصویر عاصم
((ص))
نگاهدارنده، حفظ کننده، بازدارنده، بازدارنده از لغزش و خطا
فرهنگ فارسی معین