معنی عاصب - جستجوی لغت در جدول جو

عاصب

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عاصم — تصویر عاصم

(پسرانه)

نگهدارنده، محافظ

فرهنگ نامهای ایرانی

تصویری از غاصب — تصویر غاصب

غصب کننده، کسی که مال دیگری را بر خلاف میل و رضای او تصرف کند

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از عاقب — تصویر عاقب

ازپس آینده، جانشین

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از عاصم — تصویر عاصم

حفظ کننده، نگه دارنده

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از ناصب — تصویر ناصب

نصب کننده، برپا کننده

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از عاصف — تصویر عاصف

تند، شدید، باد تند و شدید

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از عاصی — تصویر عاصی

آنکه از کسی یا چیزی به ستوه آمده است، نافرمان، عصیان کننده، سرکش، گناهکار

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از عائب — تصویر عائب

عیب کننده

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از واصب — تصویر واصب

دائمی، همیشگی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از ناصب — تصویر ناصب

نصب کننده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از قاصب — تصویر قاصب

نی نواز، گوشتفروش

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از غاصب — تصویر غاصب

غصب کننده، ستاننده، به ستم گیرنده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عصاب — تصویر عصاب

ریسمان بر و ریسنده، بسیار ریسنده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عانب — تصویر عانب

انگور دار دارنده انگور

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عائب — تصویر عائب

عیب کننده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عاصر — تصویر عاصر

فشار دهنده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عاصم — تصویر عاصم

بازدارنده، منع کننده، نگاه دارنده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عاصی — تصویر عاصی

گناهکار و نافرمان

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عاقب — تصویر عاقب

نایب رئیس

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عاکب — تصویر عاکب

گروزه (جمع جمعیت)، انبوه

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عاجب — تصویر عاجب

شگفتی زای

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عارب — تصویر عارب

مونث عاربه تازی تازی ناب، جوی پرآب

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حاصب — تصویر حاصب

گرد باد، سنگریزه، ابر برفی، انبوه پیادگان

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عاصف — تصویر عاصف

مایل و خمیده، باد سخت، جمع آن عواصف است

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از شاصب — تصویر شاصب

زندگی سخت اسپ لاغر

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عاشب — تصویر عاشب

گیاهناک، چرند ه

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از ناصب — تصویر ناصب

((ص))

برپا کننده، نصیب کننده، دشمن دارنده، آن که علی بن ابی طالب (ع) و خاندان او را دشمن دارد، عاملی که معمول خود را نصب دهد، جمع نواصب

فرهنگ فارسی معین

تصویری از عاصی — تصویر عاصی

سرکش، نافرمان، گناهکار

فرهنگ فارسی معین

تصویری از غاصب — تصویر غاصب

((ص))

غصب کننده

فرهنگ فارسی معین

تصویری از عاصر — تصویر عاصر

((ص))

فشار دهنده، فشارنده

فرهنگ فارسی معین

تصویری از عاصف — تصویر عاصف

((ص))

مایل، خمیده، تند، شدید، باد سخت و تند، جمع عواصف

فرهنگ فارسی معین

تصویری از عاصم — تصویر عاصم

((ص))

نگاهدارنده، حفظ کننده، بازدارنده، بازدارنده از لغزش و خطا

فرهنگ فارسی معین

تصویری از عاقب — تصویر عاقب

((ق))

از پی آینده، جانشین، قائم مقام

فرهنگ فارسی معین

تصویری از عاصف — تصویر عاصف

Infuriated

دیکشنری فارسی به انگلیسی