جدول جو
جدول جو

معنی ظنت - جستجوی لغت در جدول جو

ظنت
تهمت، بدگمانی، گمان بد، افترا، آنچه کسی به آن متهم شود
تصویری از ظنت
تصویر ظنت
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مظنت
تصویر مظنت
بنگرید به مظنه مظنه: در کشف نقاب شبهت و رفع حجاب شک و مظنت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنت
تصویر جنت
(دخترانه)
بهشت، باغ
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جنت
تصویر جنت
فردوس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بنت
تصویر بنت
دختر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آنت
تصویر آنت
آن ترا: آنت بس است، زهی احسنت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنت
تصویر سنت
ایستار، آیین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جنت
تصویر جنت
بستان، بهشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حنت
تصویر حنت
زن همسر مرد، بانگ شتر ناله شتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنت
تصویر خنت
برق، روشنائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنت
تصویر پنت
نشستگاه مقعد دبر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنت
تصویر سنت
راه وروش، طریقه و قانون، آیین، رسم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنت
تصویر عنت
آزار و اذیت، رنج، مشقت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بنت
تصویر بنت
دختر، فرزند مادینه، دوشیزه، باکره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سنت
تصویر سنت
روش، طریقه، سیرت، سرشت، طبیعت، شریعت، در فقه قول و فعل و تقریر پیغمبر اسلام، آنچه پیغمبر و صحابه بر آن عمل کرده باشند، نماز نافله
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضنت
تصویر ضنت
خساست به خرج دادن، بخل کردن، دریغ کردن
ضنت کردن (نمودن): ضننت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضنت
تصویر ضنت
دریغ کردن، بخل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ظات
تصویر ظات
خفه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ظنب
تصویر ظنب
ریشه گاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنت
تصویر عنت
تباهی، نیستی
فرهنگ لغت هوشیار
استواری استوارگریدن انگلیسی از} کومس {لاتینی به ارش همدم کنت (گویش بلوچی) کند کنداور
فرهنگ لغت هوشیار
نوار چسبان که بر دو سر سیم برق که بر هم نهاده و پیوسته باشند پیچند، پوشش را با فیبری که در اتومبیل میان صفحات مختلفه فلزی و یا گرداگرد صفحات فلزی قرار دهند برای جلوگیری از اتصال
فرهنگ لغت هوشیار
هن سپاسه، نکویی نیکوییی را که درباره کسی کرده اند برخ او کشیدن، احسان نیکویی جمع منن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنت
تصویر بنت
((بِ))
دختر، جمع بنات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جنت
تصویر جنت
((جَ نَّ))
بهشت، فردوس، بوستان، باغ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سنت
تصویر سنت
((سُ نَّ))
راه، روش، سیرت، آن چه که پیامبر و صحابه به آن عمل کرده باشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عنت
تصویر عنت
((عَ نَ))
به رنج و دشواری افتادن، هلاک شدن، تباهی، نیستی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کنت
تصویر کنت
((کُ))
لقبی اشرافی در اروپا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لنت
تصویر لنت
((لِ))
نوار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منت
تصویر منت
((مِ نَّ))
احسان، نیکویی، نیکویی و احسان درباره کسی را به رخش کشیدن، جمع منن
فرهنگ فارسی معین
نواری که در اتومبیل در کاسۀ لنت در محل ترمز چرخ ها در دو قسمت هلالی شکل قرار دارد و با فشار دادن پدال ترمز به جدار کاسۀ لنت می چسبد و اتومبیل می ایستد، پارچه ای که برای محافظت از بار روی ماشین می کشند
فرهنگ فارسی عمید
نیکویی و احسانی را که شخص دربارۀ کسی کرده به یاد او آوردن و به رخ وی کشیدن، نیکویی، احسان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سنت
تصویر سنت
یک صدم دلار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جنت
تصویر جنت
بهشت، جایی که نیکوکاران پس از مردن همیشه در آنجا خواهند بود، رضوان، دارالسّرور، اعلا علّیین، ارم، دار قرار، دارالسّلام، خلدستان، فردوس، دارالقرار، سبزباغ، دارالخلد، باغ ارم، سرای جاوید، مینو، دارالنّعیم، قدس، نعیم، فردوس اعلا، علّیین، گشتا، باغ بهشت، خلد، باغ خلد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سنت
تصویر سنت
Tradition
دیکشنری فارسی به انگلیسی