بدحال، خوار. ذلیل، جای سخت، کار دشوار، بلای شدید، سختی و درشتی، بن گردن. ج، ظلف، ظلف، ظلیف النفس،نزه النفس. ظلف النفس، ذهب به ظلیفاً، مفت و رایگان و بی بها برد آن را، تمام. کامل. کل ّ. همه: اخذه بظلیفه و بظلیفته، أی کله
بدحال، خوار. ذلیل، جای سخت، کار دشوار، بلای شدید، سختی و درشتی، بُن گردن. ج، ظُلف، ظُلُف، ظلیف النفس،نزه النفس. ظلف النفس، ذهب به ظلیفاً، مفت و رایگان و بی بها برد آن را، تمام. کامل. کل ّ. همه: اَخذه بظلیفه و بظلیفته، أی کله
موضعی است درشعر عبید بن ایوب اللص ّ آنجا که میگوید: ألا لیت شعری هل تغیربعدنا عن العهد قارات الظلیف الفوارد و هل رام عن عهدی ودیک ٌ مکانه الی حیث یفضی سیل ذات المساجد. (معجم البلدان)
موضعی است درشعر عبید بن ایوب اللص ّ آنجا که میگوید: ألا لیت شعری هل تغیربعدنا عن العهد قارات الظلیف الفوارد و هل رام عن عهدی وُدَیْک ٌ مکانه الی حیث یفضی سیل ذات المساجد. (معجم البلدان)