جدول جو
جدول جو

معنی ظأر - جستجوی لغت در جدول جو

ظأر
(ظَءْرْ)
عدوّ ظأر، دشمن که همچو خود با خود دارد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ظافر
تصویر ظافر
(پسرانه)
ظفریابنده، پیروزی یابنده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ظافر
تصویر ظافر
پیروزی یابنده، پیروز، ظفریابنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
پیدا، آشکار، هویدا، نمایان، از نام های خداوند
ظاهر ساختن: آشکار کردن، نمایان ساختن، ظاهر کردن
ظاهر شدن: آشکار گشتن، نمایان شدن، کنایه از تحقق یافتن
ظاهر کردن: آشکار کردن، نمایان ساختن
ظاهر گشتن: آشکار گشتن، نمایان شدن، کنایه از تحقق یافتن، ظاهر شدن
ظاهر و باطن: کنایه از همه چیز
فرهنگ فارسی عمید
(تَ فَوْ وُ)
ترسیدن، عار و ننگ داشتن از، دلیری کردن. چیره شدن. (زوزنی) ، خشم گرفتن به، ذأر چیزی، ناخوش داشتن آن را و رمیدن و روی گردانیدن از آن، ذأر به امری، خوی گرفتن و عادت کردن به آن، ناسازواری کردن زن با شوی. نشوز. و فی الحدیث، ذئرالنساء علی ازواجهن ّ، ای نفرن و اجترٔن و نشزن، ذئار، آلودن پستان ناقه را
لغت نامه دهخدا
(اِ طِ)
بانگ برزدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ سَرْ رُ)
کشتن کشنده را. طلب کردن خون مقتولی را. ادراک ثأر، لاثأرت فلاناً یداه، نفع مرساناد او را دو دست وی
لغت نامه دهخدا
(ظَ ئو)
ناقه ظؤر، ناقۀ مهربان بر بچۀ غیر. ناقه ای که بر آن پوست پرکاه کنند تا مهربانی کند. ج، اظاّر. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
آشکار، واضح، روشن، هویدا، معلوم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ظافر
تصویر ظافر
پیروز پیروزمند ظفر یابنده فیروز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ظافر
تصویر ظافر
((فِ))
ظفر یابنده، پیروز، فیروز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
((هِ))
پیدا، آشکار، روی بیرونی هر چیزی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
آشکار، نما، رویه، نمایان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
مظهرٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
Appearance, Looks, Seemliness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
apparence, décence
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
apariencia, decoro
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
muonekano, ustaarabu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
внешность , внешний вид , приличие
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
Aussehen, Anstand
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
зовнішність , вигляд , ввічливість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
wygląd, przyzwoitość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
ظاہری شکل , ظاہری شکل , ظاہری صورت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
চেহারা , শালীনতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
ลักษณะ , ลักษณะ , มารยาท
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
görünüş, görgü
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
aspetto, decoro
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
外見 , 品位
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
外观 , 外貌 , 体面
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
מראה , מַרְאוֹת , נימוס
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
aparência, decoro
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
penampilan, kesopanan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
रूप , शालीनता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
uiterlijk, fatsoen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ظاهر
تصویر ظاهر
외모 , 품위
دیکشنری فارسی به کره ای