جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ظاهر

ظاهر

ظاهر
پیدا، آشکار، هویدا، نمایان، از نام های خداوند
ظاهِر ساختن: آشکار کردن، نمایان ساختن، ظاهر کردن
ظاهِر شدن: آشکار گشتن، نمایان شدن، کنایه از تحقق یافتن
ظاهِر کردن: آشکار کردن، نمایان ساختن
ظاهِر گشتن: آشکار گشتن، نمایان شدن، کنایه از تحقق یافتن، ظاهر شدن
ظاهِر و باطن: کنایه از همه چیز
ظاهر
فرهنگ فارسی عمید