جدول جو
جدول جو

معنی ظاهره - جستجوی لغت در جدول جو

ظاهره
مؤنث واژۀ ظاهر، پیدا، آشکار، هویدا، نمایان، از نام های خداوند
تصویری از ظاهره
تصویر ظاهره
فرهنگ فارسی عمید
ظاهره
(هَِ ری یَ)
از قراء یمامه است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
ظاهره
مونث ظاهر: ثمره ظاهره. مونث ظاهر بنگرید به ظاهر و بیرون زده برون جسته چشم، بلند تای، بلند پشته: زمین، دیداری آشکاره پدید نمود، آبخور، نیمروز
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قاهره
تصویر قاهره
(دخترانه)
مؤنث قاهر، نام پایتخت مصر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از طاهره
تصویر طاهره
(دخترانه)
پاک، خالص، مؤنث طاهر، زن پاک، مبرا از عیب، لقب فاطمه زهرا (س)، لقب خدیجه همسر پیامبر (س)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ساهره
تصویر ساهره
(دخترانه)
مؤنث ساهر، چشمه روان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از طاهره
تصویر طاهره
زن پاک، زن پاک از نجاست و از عیوب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ظاهرا
تصویر ظاهرا
برحسب ظاهر، چنان که به نظر می آید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ظاهری
تصویر ظاهری
مربوط به ظاهر، نمایان، هویدا، ویژگی کسی که بیشتر به ظاهر امور اهمیت می دهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ظهاره
تصویر ظهاره
رویۀ جامه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قاهره
تصویر قاهره
مؤنث واژۀ قاهر، چیره شونده، مقهور کننده، چیره، غالب، زبردست، شامخ، بلند و مرتفع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ساهره
تصویر ساهره
زمین و پهنۀ روز رستاخیز، ساهر، کنایه از زمین، روی زمین
فرهنگ فارسی عمید
(ضَ کَ)
پشت به پشت آوردن و یارمندی کردن. (منتهی الارب) (آنندراج). ظهار. (ناظم الاطباء). هم پشت شدن. (دهار) (ترجمان القرآن). هم پشت بودن. (تاج المصادربیهقی). و رجوع به مظاهرت شود، از زن ظهار کردن. (تاج المصادر بیهقی) ، مرد مر زن خودرا انت علی ّ کظهر امی گفتن. (آنندراج). و رجوع به ظهار و مظاهر شود، دو جامه به هم در پوشیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
منسوب به ظاهر مقابل باطنی: خوشحالی ظاهری سبب ظاهری، ظاهر بین، قشری خشک. بیرونی نمایی، برون نگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاهره
تصویر لاهره
هندی کشتی
فرهنگ لغت هوشیار
مونث قاهر و پایتخت مسر، شتابزدگی، آغاز هر چیز، سرسینه مونث قاهر: دولت قاهر ملوک قاهر
فرهنگ لغت هوشیار
رویه جامه ابره مقابل بطانه (آستر)، ابره رویه جامه، پوشلایه پشتیبان یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
همانا گویا آشکارا به آشماری دزندیس به طور واضح آشکارا مقابل باطنا، شاید گویا محتملا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طاهره
تصویر طاهره
لقب سیده النسا العالمین، حضرت فاطمه زهرا (س) میباشد
فرهنگ لغت هوشیار
مونث ساهر چشمه روان، دشت بیمناک، دوزخ، زمین پاک، خرمن ماه مونث ساهر، زمین روی زمین، چشمه روان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاهره
تصویر زاهره
مونث زاهر
فرهنگ لغت هوشیار
مظاهرت و مظاهره در فارسی: پشتیبانی یاری دادن کسی را پشتیبانی کردن، حمایت یاری: بر سبیل مخامرت پادشاهان آن طرف بمظاهرت مجاهرت نموده و بحبل طاعت و تباعت اعتصام کرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باهره
تصویر باهره
مونث باهر و کشتی، گوش خر گیاه مو نث باهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاهره
تصویر قاهره
((هِ رِ یا رَ))
مؤنث قاهر. غالب، چیره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ظهاره
تصویر ظهاره
((ظِ رِ))
رویه جامه، ابره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طاهره
تصویر طاهره
((هِ رِ یا رَ))
مؤنث طاهر، زن پاک از پلیدی و عیوب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ظاهری
تصویر ظاهری
منسوب به ظاهر، قشری، کسی که به ظاهر آیات قرآن توجه می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ساهره
تصویر ساهره
چشمه روان، دشت خوفناک، دوزخ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ظاهری
تصویر ظاهری
رویه ای
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ظاهرا
تصویر ظاهرا
آن سان که پیداست، چنین پیداست، همانا، گویا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ظاهری
تصویر ظاهری
Seeming
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ظاهرا
تصویر ظاهرا
Allegedly, Apparently, Evidently, Seemingly, Supposedly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ظاهرا
تصویر ظاهرا
якобы , очевидно , очевидно , по-видимому , як предполагается
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ظاهری
تصویر ظاهری
кажущийся
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ظاهرا
تصویر ظاهرا
angeblich, anscheinend, offensichtlich, scheinbar
دیکشنری فارسی به آلمانی