- طیاش
- سبک عقل، ویژگی کسی که ارادۀ ثابت ندارد
معنی طیاش - جستجوی لغت در جدول جو
- طیاش
- سبکسر، سبکبال مرد سبک سبکسر، آنکه اراده ثابت ندارد و سرگردان باشد
- طیاش
- سبکسر، کسی که اراده ثابت ندارد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع ریش، پرهای مرغ جامه پاکیزه، فراخی سال
بسیار عیش کننده، نیکوحال، بسیار خوش گذران، اهل عیش و نوش
کسی که کارش گل کاری یا گچ مالیدن به دیوار است، بنّا، گل کار
راز گلکار لاد گر، گرسنه: مرد نادرست نویسی تیان دیگ بزرگ، یاس دشتی از گیاهان مرد گرسنه، گلگر گلکار بنا
چست و چالاک، پرنده
بوی خوش، نیک پاکیزه
نیکو حال، خوب زندگانی کننده، خوشگذارن
بوف نر، خرامنده: مرد
مال و معاش
پرواز کننده، چست و چالاک، تیزرو، زبانۀ ترازو، ترازو، برای مثال عطای او از آن بگذشت کآن را / توان سختن به شاهین و به طیار (فرخی - ۱۴۴ حاشیه) ، عیار درم، نوعی قایق و کشتی تندرو
عسل، مادۀ شیرینی که زنبور عسل از مکیدن شیرۀ بعضی گل ها و گیاهان فراهم می آورد و در کندوی خود خالی می کند، نوش، شهد، لعاب النّحل، انگبین
سبک شدن، بی عقل شدن، سبکی و خفت عقل، سبک سری، خشم، غضب
سبکسری، سبک مغزی
یونانی نوشادر پیکانی