جدول جو
جدول جو

معنی طورانی - جستجوی لغت در جدول جو

طورانی
پدرام (وحشی) آدمی پرنده، تلخوم (گویش گیلکی) پرنده ای از راسته کبوتران بیگانه، کسی وحشی (مرغ کبوتر مردم)، کسی احدی
فرهنگ لغت هوشیار
طورانی
وحشی (مرغ، کبوتر، مردم)، کسی، احدی
تصویری از طورانی
تصویر طورانی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طولانی
تصویر طولانی
دراز
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نورانی
تصویر نورانی
درخشان، روشن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بورانی
تصویر بورانی
نان خورشی که از اسفناج و کدو و بادنجان با ماست و کشک سازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بورانی
تصویر بورانی
غذایی که از اسفناج یا بادمجان، ماست و سیر تهیه می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
دیر، دراز دور و دراز رخته دراز طویل، دیر. ممتد، دراز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فورانی
تصویر فورانی
منسوب به فوران از مردن فور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گورانی
تصویر گورانی
منسوب به گوران
فرهنگ لغت هوشیار
آذرنگ درفشان شیدا تاپیک روشن منسوب به نور دارای نورمنور مقابل ظلمانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بورانی
تصویر بورانی
نان خورشی که از اسفناج و کدو و بادنجان با ماست و کشک درست کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
دراز، طویل، دیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نورانی
تصویر نورانی
منسوب به نور، دارای نور، منور، مقابل ظلمانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
دراز، بلند، کشیده، برای مثال با چنین کوتهی عمر بیان نتوان کرد / قصۀ طول امل را که سخن طولانی ا ست (سلیم - لغتنامه - طول امل)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دورانی
تصویر دورانی
Convulsive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
Longwinded
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از طوفانی
تصویر طوفانی
Stormy, Tempestuous, Tempestuously
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فورانی
تصویر فورانی
Effervescent
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نورانی
تصویر نورانی
Luminescent
دیکشنری فارسی به انگلیسی
растянутый
دیکشنری فارسی به روسی
штормовой , бурный , бурно
دیکشنری فارسی به روسی
штормовий , буремний , бурно
دیکشنری فارسی به اوکراینی