جدول جو
جدول جو

معنی طوتو - جستجوی لغت در جدول جو

طوتو
(طُ / طَ)
در ترکی بمعنی آنست که کسی ب خانه حاکم برای مال گذاری و غیره، پسر و غیره را بگذارد و آن را یوغمال نیز گویند و در هندی به فتح اول خوانند بواو مجهول. (بهار عجم)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دوتو
تصویر دوتو
دوتا، دولا، خمیده، کج، منحنی، دوتوی، دوته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توتو
تصویر توتو
جانور ریز سخت پوست شبیه دانۀ خاکشیر که در آب های شیرین به خصوص آب های ساکن مانند آب حوض و آب انبار پیدا می شود، خاکشیر
فرهنگ فارسی عمید
حقی که مقامی را مجاز می سازد تا قانون یا تصمیمی را که اکثریت یک گروه یا نهاد پذیرفته اند رد کند
فرهنگ فارسی عمید
نوعی بازی با ورق های شماره دار و گوی هایی که شمارۀ کارت ها روی آن حک شده است. کسی به صورت تصادفی گوی ها را از کیسه ای بیرون می کشد و شمارۀ روی آن ها را می خواند. هر کس زودتر خانه های ورق خود را پر کند، برنده می شود، دبرنا، نوعی بخت آزمایی که در بعضی از مسابقات ورزشی اجرا می شود
فرهنگ فارسی عمید
بسریانی اسم دوقو است که تخم جزر بری باشد. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(حِسَ)
رفتن. یقال: طتا طتواً. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
قسمی ماهی خرد شبیه به ساردین، و این کلمه در جنوب ایران معمول و خوردن ماهی مذکور در آنجا متداول است، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(دُ)
دهی است از بخش نجف آباد شهرستان اصفهان. واقع در 57 هزارگزی جادۀ نجف آباد دارای 232 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن فرعی و مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
مرغ، مرغ خانگی و خروس در زبان اطفال، کلمه ایست که مرغان را بدان خوانند برای دانه خوردن و جز آن، تی تی، آوازی که بدان مرغ رابه دانه چیدن خوانند، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
چیزهائی که بر روی یکدیگر واقع شده و همدیگررا احاطه نماید، مانند پرده های پیاز، (ناظم الاطباء)، پرده پرده، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
لختی گهر سرخ در آن حقه نهاده
توتو سلب زرد بر آن روی فتاده،
منوچهری (از یادداشت ایضاً)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان ناروئی بخش شیب آب شهرستان زابل، دارای 170 تن سکنه، آب آن از رودخانه، محصولش غلات و لبنیات است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(تُ)
نام کرسی کانتن سن از ناحیت سن دنی. در ساحل سن (فرانسه) در هشت هزارگزی مغرب پاریس دارای 38233 تن سکنه. لنگرگاه و اسکلۀ مخصوص به زغال و زغال سنگ و شراب و کارخانه های صنایع مکانیک، عطرسازی، دریاچه ها و قصور عالیه دارد. و راه آهن از آن میگذرد
لغت نامه دهخدا
(وِ تُ)
حق وتو حق خاصی است برای اعضاء دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد که به موجب آن می توانند مانع تصویب تصمیمات آن شورا گردند. (از فرهنگ مصطلحات حقوقی)
لغت نامه دهخدا
دندان دراز یا عاج جنس نرینه نوعی ماهی (وال بال) در دریاهای قطب شمال که طولش به 2 متر و 50 سانتیمتر میرسد. وسط آن مجوف است و برای ساختن اشیا کوچک بکار میرود. دندان کامل ماهی مزبور را گاه در تزیینات بکار میبرند. عاج مذکور در قرون وسطی بعنوان سنگ محک برای تشخیص وجود زهر در غذای سلاطین و امرا مستعمل بود
فرهنگ لغت هوشیار
حق وتو حق خاصی است برای اعضا دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد که بموجب آن میتوانند مانع تصویب تصمیمات آن شورا گردند، و بمعنی امتناع و مخالفت
فرهنگ لغت هوشیار
بخته نوعی بازی قمار است که بوسیله کارتهایی که در آن شماره هایی ثبت شده انجام می گیرد. در این بازی گردونه ای اعداد مختلف را اعلام می کند که اگر با شماره های کارتها موافق باشد صاحب کارت برنده اعلام می شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وتو
تصویر وتو
((وِ تُ))
مخالف، امتناع
حق وتو: حقی که به دولتی داده شود مبنی بر رد پیشنهاد دول هم پیمان
فرهنگ فارسی معین
((لُ تُ))
نوعی بازی قمار است که به وسیله کارت هایی که در آن شماره هایی ثبت شده انجام می گیرد. در این بازی گردونه ای اعداد مختلف را اعلام می کند که اگر با شماره های کارت ها موافق باشد صاحب کارت برنده اعلام می شود
فرهنگ فارسی معین
آویزان، آویخته، تاب خوردن، آویزان شدن، تلوتلو آویزه
فرهنگ گویش مازندرانی
غاری است بسیاری قدیمی، نزدیک تروجن قره طغان بهشهرآثاری که
فرهنگ گویش مازندرانی