جدول جو
جدول جو

معنی طواویس - جستجوی لغت در جدول جو

طواویس
طاووس ها، پرنده ای زیبا از خانوادۀ کبک که نر آن دم چتری بزرگ با پرهای رنگین دارد، جمع واژۀ طاووس
تصویری از طواویس
تصویر طواویس
فرهنگ فارسی عمید
طواویس
(طَ)
جمع واژۀ طاووس. (منتهی الارب). رجوع به طاووس شود
لغت نامه دهخدا
طواویس
(نی یَ)
نام دیهی است ببخارا. (منتهی الارب). شهرکیست از ماوراءالنهر به بخارا بر سرحد سغد و اندر وی هر سالی یک روز بازار است که خلق بسیار اندروی گرد آیند. (حدود العالم). نام ناحیتی از اعمال بخارا میان آن و سمرقند و آن شهری است بسیاربستان و آبهای جاری و نعمت فراوان و آن را قندز و جامعی است وداخل حائط بخار است. (معجم البلدان). قریه ای است درهشت فرسنگی بخارا. (سمعانی). و رجوع به طوایس شود
لغت نامه دهخدا
طواویس
جمع طاووس، فراشمرغان
تصویری از طواویس
تصویر طواویس
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آوادیس
تصویر آوادیس
(دخترانه و پسرانه)
مژده، نوید، مرکب از آوا (آواز) + دیس (مانند)، نام ارمنی کنایه از کسی که دلنشین است یا صدای دلنشینی دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نواقیس
تصویر نواقیس
ناقوس ها، زنگهای بزرگی که در کلیسا نصب می کنند و هنگام مراسم مذهبی نواخته می شود، جمع واژۀ ناقوس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نوامیس
تصویر نوامیس
ناموس ها، شرف ها، عفت ها، عصمت ها، کنایه از آگاه و مطلع به باطن امور، راز ها، سرها، کاردان ها، کمینگاههای صیاد، جمع واژۀ ناموس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طوامیر
تصویر طوامیر
طومارها، مکتوبها یا نامه های بلند، دفترها، صحیفه ها، نامه ها، جمع واژۀ طومار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رونویس
تصویر رونویس
کسی که از روی نوشته ای نسخه برداری می کند، رونوشت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طاووسی
تصویر طاووسی
رنگ سبز طلایی، به رنگ پر طاووس، دارای چنین رنگی، در علم زیست شناسی درختچه ای زینتی با شاخه های نازک سبز رنگ، برگ های باریک ساده و گل های زرد معطر شبیه گل اقاقیا که گونه های مختلف دارد، نوعی جامۀ رنگین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طواحین
تصویر طواحین
طاحون ها، آسیا ها، جمع واژۀ طاحون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طواغیت
تصویر طواغیت
طاغوت ها، متعدی ها، سرکش ها، معبودهایی جز خدا، بت ها، جمع واژۀ طاغوت
فرهنگ فارسی عمید
(طَ یِ)
طواویس. شهرکی است نام او ارقود است و در وی مردمانی بوده اند با نعمت و تجمل و از تجمل هر کسی در خانه یکی و دو طاوس می داشته اند و عرب پیش از این طاوس ها ندیده بوده اند چون در بخارا طاوس بسیار دیدند آن دیه را ذات الطوایس نام کردند و نام اصلی او برخاست و بعد از آن ذات را نیز رها کردند و طوایس گفتند و در وی مسجدجامع است و شارستانی عظیم دارد و در ایام قدیم آنجا بازار بوده است و بفصل تیرماه ده روز رسم آن بازار چنان بوده است که هرچه آخریان معیوب بودی از برده و ستور و دیگر آخریان با عیب همه بدین بازار فروختندی و بازار رد کردن امکان و سامان نبودی و هیچ شرطی نپذیرفتی نه فروشنده و نه خرنده را و هر سالی بدین بازار ده هزار کس بیشتر حاضر آمدی از بازرگانان و اصحاب حوائج چنانکه از فرغانه و چاچ و جایهای دیگر بیامدندی و با منفعت بسیار بازگشتندی و بدین سبب اهل این دیه توانگر بوده اند و سبب توانگری ایشان کشاورزی نبوده است و بر شاهراه سمرقند است و تا بخارا هفت فرسنگ است. (تاریخ بخارا ص 13 و14). و رجوع به طواویس شود
لغت نامه دهخدا
(نَ)
جمع واژۀ ناووس. رجوع به ناووس و نائوس شود
لغت نامه دهخدا
(طَ)
منسوب به طواویس که قریه ای است در هشت فرسنگی بخارا. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
جمع دیوان، بمعنی اداره و دفتر کار وزارتخانه در قدیم و دفتر محاسبه، دفتر حساب، و بمعنی فراهم آمدن کتب و کتابت و شعر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طواعیه
تصویر طواعیه
طاعت و بندگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نواقیس
تصویر نواقیس
جمع ناقوس، درای ها جمع ناقوس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوامیس
تصویر نوامیس
جمع ناموس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوابیس
تصویر کوابیس
جمع کابوس، خفتک ها بختک ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوامیس
تصویر قوامیس
سختی ها پتیارها (بلاها)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طواحین
تصویر طواحین
جمع طاحونه، آسیاها جمع طاحونه آسیاها
فرهنگ لغت هوشیار
طواسین به جای ذوات طسم - سیمناد های نپی (سوره های قرآن) که با طس و طسم آغاز می شود جمع طسم (بر خلاف قیاس) طواسین. توضیح صواب} ذوات طسم {است
فرهنگ لغت هوشیار
جمع طس (برخلاف قیاس) سوره های قرآن که با طس (سوره نمل) و طسم (سوره شعراسوره قصص) شروع می شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طواعین
تصویر طواعین
جمع طاعون، مرگی ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طوامیر
تصویر طوامیر
جمع طومار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طواغیت
تصویر طواغیت
جمع طاغوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طواغیث
تصویر طواغیث
جمع طاغوت، بت ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوامیس
تصویر جوامیس
از ریشه پارسی، جمع جاموس، گاو میش ها جمع جاموس گاومیشان گاومیشها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طراغیس
تصویر طراغیس
یونانی برهنه جو از دارو ها
فرهنگ لغت هوشیار
فیسایی: سبز زرین، تاوشی گونه ای جامه رنگین، مروارید رنگین، از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
پرنده ایست از راسته ماکیانها که اصلش از هندوستان و مالزی است. دارای پرهای زیباست و صدای بلند و تا حدی ناراحت کننده دارد. نر این پرنده چتر زیبایی با دم خود می سازد به سبب پرهای زیبا طاوس رابه عنوان یک پرنده زینتی نگهداری می کنند. طاوس در سال 4 تا 6 تخم می گذارد و جوجه ها همین که سه ماه شدند نر و مادگی آن ها قابل تشخیص است آنها پس از رسیدن به سن 3 سالگی بالغ می شوند و جهت جفتگیری آماده می گردند طاوس در حدود 30 سال عمر می کند. غیر از طاوسهای رنگین طاوس سفید ساده و طاوس آبی رنگ هم وجود دارد، آلتی است از ذوی الاوتار معمول هندوستان، تنور اجاق. یا ترکیبات اسمی: یا طاوس آبگون خضرا. آسمان. یا طاوس آتش پر. آفتاب. یا طاوس آتشین پر. آفتاب. یا طاوس پران اخضر. فرشتگان، ستارگان. یا طاوس خلد. هر یک از حوریان، هر یک از غلمان. یا طاوس مشرق خرام. آفتاب، آسمان. یا طاوس علیین. طاوس بهشتی. یا طاوس فلک. آفتاب. یا طاوس فلک. آفتاب. یا طاوس ملایک. جبرئیل امین. تعبیرات: یا مثل طاوس. رنگین و آراسته. یا مثل طاوس در خانه روستایی. چیزی گرانبها در تصرف مردی بینوا. یا مثل طاوس مست. آن که مانند طاوس نر خرامان و متکبرانه راه رود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اواوین
تصویر اواوین
جمع ایوان، از پارسی ایوان ها کاخ ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جواسیس
تصویر جواسیس
جمع جاسوس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دواوین
تصویر دواوین
((دَ))
جمع دیوان
فرهنگ فارسی معین