جدول جو
جدول جو

معنی طلیعه - جستجوی لغت در جدول جو

طلیعه
(دخترانه)
طلایه
تصویری از طلیعه
تصویر طلیعه
فرهنگ نامهای ایرانی
طلیعه
طلایه، اولین نشانه ای که از هر چیز نمایان و جلوه گر می شود
تصویری از طلیعه
تصویر طلیعه
فرهنگ فارسی عمید
طلیعه
دیده بان پاره ای از جیش که برای آوردن خبر دشمن و نگاهداری لشکر گماشته شوند، پیشقراولان، طلایه، جاسوس، مقدمه لشکر
فرهنگ لغت هوشیار
طلیعه
((طَ عِ))
مقدمه لشکر، جلوداران لشکر
تصویری از طلیعه
تصویر طلیعه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خلیعه
تصویر خلیعه
بی پروائی و رسوائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلیعه
تصویر سلیعه
خوی سرشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طبیعه
تصویر طبیعه
طبعا بطبع: طبیعه بدین کار رغبت دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طلیه
تصویر طلیه
گردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طلیع
تصویر طلیع
آن که از طرف محارب دیده بان است
فرهنگ لغت هوشیار
دیدار، رخسار چهره، یک شکوفه خرما، گریبانه آرایش نیامی ریژباره (ریژ هوا و هوس)، تک پران زنی را گویند که گاه خود را به مردان بیگانه بنمایاند، همه دان آگاه از چند و چون زندگی دیگران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طلیع
تصویر طلیع
((طَ))
آن که از طرف محارب دیده بان است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طلیعه گاه
تصویر طلیعه گاه
محل طلیعه جایگاه طلیعه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علی الطلیعه
تصویر علی الطلیعه
سپیده دمان، پیشگام
فرهنگ لغت هوشیار