جدول جو
جدول جو

معنی طلطل - جستجوی لغت در جدول جو

طلطل
بیماری همیشگی
تصویری از طلطل
تصویر طلطل
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طلطله
تصویر طلطله
جنبانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طلول
تصویر طلول
طلل ها، ویرانه ها، کالبدها و هیکل چیزی، جمع واژۀ طلل
فرهنگ فارسی عمید
جمع طل، ریزه باران ها فارسی گویان ساخته اند به جای طلول و اطلال که رمن طلل است ویرانه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طلاطل
تصویر طلاطل
درد پشت، درد بی درمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طلیل
تصویر طلیل
شگفت انگیز و نیکو: مرد، شگفت آور هر چیز، خونرایگانی، شبنم زده
فرهنگ لغت هوشیار
جمع طلل، ویرانه ها کم دادن کم کردن، خونرایگانی پاک شدن خون بی کیفر ماندن کشنده، بارندگی تنک نرم باریدن، ناچیز گردانیدن، امروز و فردا کردن، اندودن چیزی را، باز داشتن باران نرم با قطرات ریز، جمع طلال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طلال
تصویر طلال
جمع طل، جاهای خراب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طلال
تصویر طلال
((طِ))
جمع طل، باران های ریز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طلل
تصویر طلل
آثار به جامانده از خانه ای که خراب شده است، ویرانه، کالبد و هیکل چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طلل
تصویر طلل
آثار خانه و عمارت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طلل
تصویر طلل
((طَ لَ))
خرابه، نشان به جا مانده از یک خانه یا عمارت ویران، کالبد هر چیزی، جمع اطلال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طلل
تصویر طلل
طلّ ها، باران های نرم و اندک با قطره های ریز، جمع واژۀ طلّ
فرهنگ فارسی عمید