- طغیانی
- سرکش نافرمان
معنی طغیانی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
از حد خود گذشتن، از اندازه تجاوز کردن، بالا آمدن آب دریا یا رودخانه، گردنکشی، گستاخی، نافرمانی
در گذشتن از اندازه، نافرمانی سرکشی، آپخشی، جوشیدن، بانگیدن گاو، گستاخی از حد خود تجاوز کردن از اندازه در گذشتن، نا فرمانی کردن، بالا آمدن آب دریا یا رود، تجاوز از حد، نافرمانی سرکشی، گستاخی. یا طغیان قلم. سرکشی قلم نویسنده تحت تاثیر احساسات و بر خلاف اراده او
جنینی
شاگردانه، مژدگانی نوید
نهایی انتهایی آخرین: (حجت بنصیحت مسلمانی گفتت سخنی درست و پایانی) (ناصر خسرو)
آباده: رودر روی زیر سرا (عرصه) هوایی رودر روی زمینی آنچه مربوط به (اعیان) باشد، آنچه مربوط به بنا و ساختمان باشد مقابل ارض. یا برادر اعیانی. برادری که در پدر و مادر با شخص شریک باشد
شایستگی سزاواری لیاقت
سرخرگی منسوب به شریان
سازندۀ طغرا، طغراکش، طغرانویس
نویسنده طغرا طغرا کش، رئیس دیوان طغرا
چرغان نویس چرغانساز
دیر، دراز دور و دراز رخته دراز طویل، دیر. ممتد، دراز
پدرام (وحشی) آدمی پرنده، تلخوم (گویش گیلکی) پرنده ای از راسته کبوتران بیگانه، کسی وحشی (مرغ کبوتر مردم)، کسی احدی
برهنگی لوتی
باغدار بوستاندار
پارسی تازی گشته کاشانی کاشی خوبروی خوش اندام
گریان بودن: زگریانی که هستم مرغ و ماهی همی گریند بر من همچو من زار. (فرخی)
مرد ریش دراز
سزاواری
نویسنده طغرا، رییس دیوان طغرا
دراز، طویل، دیر
وحشی (مرغ، کبوتر، مردم)، کسی، احدی
زبانی از خانوادۀ زبان های حامی - سامی که در میان آشوری ها و کلدانی های عراق، سوریه، ترکیه و ایران رایج بوده است، قومی از نژاد سامی که در این سرزمین ساکن بودند
مرد ریش دراز
دراز، بلند، کشیده، برای مثال با چنین کوتهی عمر بیان نتوان کرد / قصۀ طول امل را که سخن طولانی ا ست (سلیم - لغتنامه - طول امل)
Longwinded
Stormy, Tempestuous, Tempestuously
растянутый