ابن فهم بن عمرو. از قبیلۀ قیس عیلان، عدنانیه، یکی از اجداد جاهلیان. شاعری از پسران وی بنام اعشی طرود در شعرای تازی نام برده شده است. منازل بنی طرود در زمین نجد بوده است و از آنجا به افریقیه داخل شدند. (الاعلام زرکلی ج 2 ص 447)
ابن فَهْم بن عمرو. از قبیلۀ قیس عیلان، عدنانیه، یکی از اجداد جاهلیان. شاعری از پسران وی بنام اعشی طرود در شعرای تازی نام برده شده است. منازل بنی طرود در زمین نجد بوده است و از آنجا به افریقیه داخل شدند. (الاعلام زرکلی ج 2 ص 447)
دهی جزء دهستان مرکزی بخش فیروزکوه شهرستان دماوند در 20000 گزی خاور فیروزکوه و در 50000 گزی شمال راه شوسۀ فیروزکوه به سمنان. کوهستان سردسیر با 690 تن سکنه. آب آن از چشمه سار و محصول آنجا غلات و بنشن و سیب زمینی و جزئی بیدستان و لبنیات. شغل اهالی زراعت و مکاری و گلیم و جاجیم بافی. راه آن مالرو است و تا نزدیکی آبادی ماشین میرود. مزرعۀ ارو و کلارخان جزء این ده است. در تابستان ایل سنگسری به حدود این ده می آیند. بین طرود و میرشکار معدن زغال سنگ وجود دارد. از آثار قدیم قلعۀ خرابۀ لاجوردی بین کلارخان و طرود واقع اخیراً به اجازۀ وزارت فرهنگ شروع به کاوش شده است. نام این قلعه در شاهنامه جائی که یزدگرد موقع عقب نشینی دستور نگاهداری چند قلعه را برای حفظ بنه میدهد برده شده است (دژ گنبدان و دژ چرمنه، دژ لاجوردی برای بنه). قلعۀ خرابۀ آرو در شمال طرود و قلعۀ خرابه ای نیز در خود آبادی وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی جزء دهستان مرکزی بخش فیروزکوه شهرستان دماوند در 20000 گزی خاور فیروزکوه و در 50000 گزی شمال راه شوسۀ فیروزکوه به سمنان. کوهستان سردسیر با 690 تن سکنه. آب آن از چشمه سار و محصول آنجا غلات و بنشن و سیب زمینی و جزئی بیدستان و لبنیات. شغل اهالی زراعت و مکاری و گلیم و جاجیم بافی. راه آن مالرو است و تا نزدیکی آبادی ماشین میرود. مزرعۀ ارو و کلارخان جزء این ده است. در تابستان ایل سنگسری به حدود این ده می آیند. بین طرود و میرشکار معدن زغال سنگ وجود دارد. از آثار قدیم قلعۀ خرابۀ لاجوردی بین کلارخان و طرود واقع اخیراً به اجازۀ وزارت فرهنگ شروع به کاوش شده است. نام این قلعه در شاهنامه جائی که یزدگرد موقع عقب نشینی دستور نگاهداری چند قلعه را برای حفظ بنه میدهد برده شده است (دژ گنبدان و دژ چرمنه، دژ لاجوردی برای بنه). قلعۀ خرابۀ آرو در شمال طرود و قلعۀ خرابه ای نیز در خود آبادی وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
به زمین نشستن هواپیما، پایین، در موسیقی الگوهای ملودیک برای بازگشت به مایۀ اصلی و حالت اولیه در آخر اجرای هر دستگاه یا آواز، نشیب، سرازیری، بخش زیرین جایی، قرار گرفته در مرتبۀ پایین تر تنها، یکتا، یگانه فرود آمدن: به زمین نشستن مثلاً هواپیما فرود آمد، پایین آمدن فرود آوردن: پایین آوردن
به زمین نشستن هواپیما، پایین، در موسیقی الگوهای ملودیک برای بازگشت به مایۀ اصلی و حالت اولیه در آخر اجرای هر دستگاه یا آواز، نشیب، سرازیری، بخش زیرین جایی، قرار گرفته در مرتبۀ پایین تر تنها، یکتا، یگانه فرود آمدن: به زمین نشستن مثلاً هواپیما فرود آمد، پایین آمدن فرود آوردن: پایین آوردن
سالک، آنکه راهی در پیش گیرد و در آن راه برود، رونده، پیرو، پارسا، زاهد، در تصوف آنکه با ارشاد مرشد و پیرو در راه خدا سیر کند و مراحل تهذیب نفس و مراتب سیر و سلوک را بپیماید. سالکان را اهل سلوک و اهل طریقت نیز می گویند، عارف
سالِک، آنکه راهی در پیش گیرد و در آن راه برود، رونده، پیرو، پارسا، زاهد، در تصوف آنکه با ارشاد مرشد و پیرو در راه خدا سیر کند و مراحل تهذیب نفس و مراتب سیر و سلوک را بپیماید. سالکان را اهل سلوک و اهل طریقت نیز می گویند، عارف
رانده و دور کرده شده. (منتهی الارب) (آنندراج). رانده شده. (غیاث). رانده شده. دور کرده شده. مردود شده. (ناظم الاطباء). رانده. رانده شده. دور کرده شده. طرید. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : هر که آخربین تر او مسعودتر هر که آخربین تر او مطرودتر. مولوی. بداندیش نادان که مطرود باد ندانم چه میخواهد از طرد من. سعدی
رانده و دور کرده شده. (منتهی الارب) (آنندراج). رانده شده. (غیاث). رانده شده. دور کرده شده. مردود شده. (ناظم الاطباء). رانده. رانده شده. دور کرده شده. طرید. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : هر که آخِربین تر او مسعودتر هر که آخُربین تر او مطرودتر. مولوی. بداندیش نادان که مطرود باد ندانم چه میخواهد از طرد من. سعدی
آواز نشاط انگیز یا مهیج (انسان پرنده) نغمه، شعر آهنگدار دارای جنبه حماسی ملی وطنی. یا سرود پارسی. یکی از آهنگهای موسیقی قدیم. یا سرود شاهنشاهی. سرود حاکی از ستایش شاه. یا سرود ماورا النهری. یکی از آهنگهای موسیقی قدیم. یا سرود ملی. سرود رسمی یک کشور و آن حاکی از روحیه تاریخ و سنن آن کشور است
آواز نشاط انگیز یا مهیج (انسان پرنده) نغمه، شعر آهنگدار دارای جنبه حماسی ملی وطنی. یا سرود پارسی. یکی از آهنگهای موسیقی قدیم. یا سرود شاهنشاهی. سرود حاکی از ستایش شاه. یا سرود ماورا النهری. یکی از آهنگهای موسیقی قدیم. یا سرود ملی. سرود رسمی یک کشور و آن حاکی از روحیه تاریخ و سنن آن کشور است