رانده و دور کرده شده. (منتهی الارب) (آنندراج). رانده شده. (غیاث). رانده شده. دور کرده شده. مردود شده. (ناظم الاطباء). رانده. رانده شده. دور کرده شده. طرید. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : هر که آخِربین تر او مسعودتر هر که آخُربین تر او مطرودتر. مولوی. بداندیش نادان که مطرود باد ندانم چه میخواهد از طرد من. سعدی