جدول جو
جدول جو

معنی طرفگیر - جستجوی لغت در جدول جو

طرفگیر
طرفدار، جانب دار، حامی، گوشه گیر، برای مثال در طرف شام یکی پیر بود / چون پری از خلق طرفگیر بود (نظامی۱ - ۵۱)
تصویری از طرفگیر
تصویر طرفگیر
فرهنگ فارسی عمید
طرفگیر
سویگیر پشتیبان آن که طرف کسی را نگاه دارد طرفدار حامی جانبدار
تصویری از طرفگیر
تصویر طرفگیر
فرهنگ لغت هوشیار
طرفگیر((طَ رَ))
طرفدار، جانبدار
تصویری از طرفگیر
تصویر طرفگیر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گردگیر
تصویر گردگیر
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از پسران افراسیاب تورانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از طرفگی
تصویر طرفگی
طرفه بودن، شگرفی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گردگیر
تصویر گردگیر
شجاع، دلیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طرفگاه
تصویر طرفگاه
دنیا، جهان، برای مثال دو پروانه بینم دراین طرفگاه / یکی رو سپید است و دیگر سیاه (نظامی۵ - ۹۵۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حرف گیر
تصویر حرف گیر
خرده گیر، نکته گیر، عیب گیر، عیب جو، برای مثال چو حرفم برآمد درست از قلم / مرا از همه حرف گیرآنچه غم (سعدی۱ - ۴۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گردگیر
تصویر گردگیر
آنکه یا آنچه گرد و غبار چیزی را بگیرد، گردگیرنده
فرهنگ فارسی عمید
(طُ فَ / فِ)
بازیگری:
شهید طرفگی خوی گلعذارانم
صبا به مشهدم آردز لاله زار چراغ.
سلطان علی بهی.
کنند خال و خطت از برای بردن دل
هزار طرفگی و صد هزار بوالعجبی.
بدیعی سمرقندی (از آنندراج).
، شگرفی
لغت نامه دهخدا
(وَ خوا / خا)
آنکه طرف کسی نگاه دارد. طرفدار. حامی. حمایت کن
لغت نامه دهخدا
تصویری از فروگیر
تصویر فروگیر
احاطه کننده، محاصره کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردگیر
تصویر گردگیر
آنکه گرد و غبار چیزی را بگیرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از در گیر
تصویر در گیر
گرفتار، مشغول، آغاز زد و خورد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طرفگیری
تصویر طرفگیری
جانبداری طرفداری حمایت
فرهنگ لغت هوشیار
درخشگیر میله نوک تیزیست که انتهای آنرا از فلزی اکسید نشدنی مانند طلای سفید بپوشند و بوسیله نواری عریض مسی بزمین وصل کنند و میله را برفرازعمارات نصب نمایند تا از خطر صاعقه مصون مانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حرفگیر
تصویر حرفگیر
خرده گیر ایراد گیرنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضربگیر
تصویر ضربگیر
آن که با ضرب اصول نگاهدارد نوازنده ضرب و تنبک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طرفگاه
تصویر طرفگاه
دنیا جهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طرفدار
تصویر طرفدار
حامی، جانبدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طرفگی
تصویر طرفگی
بازیگری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طرفدار
تصویر طرفدار
جانب دار، حامی، سرحددار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طرفگی
تصویر طرفگی
((طُ فَ یا فِ))
شگرفی، بازیگری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حرف گیر
تصویر حرف گیر
نکته گیر، عیب جو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فراگیر
تصویر فراگیر
متداول، جامع
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از طرفدار
تصویر طرفدار
پیرو، هوادار، هواخواه
فرهنگ واژه فارسی سره
شگفت آفرینی، بداعت، تازگی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از درزگیر
تصویر درزگیر
Sealant
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فراگیر
تصویر فراگیر
Pervasive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فراگیر
تصویر فراگیر
onipresente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از درزگیر
تصویر درزگیر
герметик
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فراگیر
تصویر فراگیر
повсеместный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از درزگیر
تصویر درزگیر
Dichtstoff
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فراگیر
تصویر فراگیر
allgegenwärtig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فراگیر
تصویر فراگیر
wszechobecny
دیکشنری فارسی به لهستانی