جدول جو
جدول جو

معنی طخیم - جستجوی لغت در جدول جو

طخیم
(طَ)
گوشت خشک که به سیاهی زند. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
طخیم
(طُ خَ)
ابن ابی الطخماء. شاعری است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وخیم
تصویر وخیم
سخت، دشوار، خطرناک، بد، ناگوار، ناسازگار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طمیم
تصویر طمیم
نوعی پارچه و جامۀ فاخر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضخیم
تصویر ضخیم
ستبر، کلفت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مخیم
تصویر مخیم
جایی که در آن خیمه برپا کرده باشند، خیمه گاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فخیم
تصویر فخیم
بزرگ، بزرگوار، بزرگ قدر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخیم
تصویر تخیم
خیمه زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رخیم
تصویر رخیم
سخن آسان، آسانگوی، سست آوا، آوای پایین زیر نرم آواز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضخیم
تصویر ضخیم
کلفت، قطور
فرهنگ لغت هوشیار
هیدخ اسپنیک تند، یانه سپید (یانه کتان)، نرم دویدن برد سپید که مشاهده مشرقه را بدان می پوشانیدند و از آن لباس فاخر می کردند و نیز کفن مرده می ساختند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فخیم
تصویر فخیم
بزرگ قدر بزرگوار گرامی ارجمند
فرهنگ لغت هوشیار
تاژ گاه چادر گاه، لشکرگاه جایی که در آن خیمه زنند خیمه گاه: و محلی که مجال انداختن عراده و منجنیق بود مخیم نزول همایون ساخت، اردوگاه معسکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وخیم
تصویر وخیم
دشوار، سنگین و گران و سخت، ناموافق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وخیم
تصویر وخیم
((وَ))
دشوار، سنگین، ناگوار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مخیم
تصویر مخیم
((مُ خَ یَّ))
جایی که در آن خیمه زنند، خیمه گاه، اردوگاه، معسکر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فخیم
تصویر فخیم
((فَ))
بزرگوار، گرامی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضخیم
تصویر ضخیم
((ضَ))
تناور، ستبر، کلفت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رخیم
تصویر رخیم
((رَ))
نرم آواز
فرهنگ فارسی معین
((طَ))
برد سپید که مشاهد مشرفه را بدان می پوشانیدند و از آن لباس فاخر می کردند و نیز کفن مرده می ساختند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وخیم
تصویر وخیم
ناگوار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ضخیم
تصویر ضخیم
ستبر، کلفت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ضخیم
تصویر ضخیم
Thick
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ضخیم
تصویر ضخیم
épais
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ضخیم
تصویر ضخیم
grueso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ضخیم
تصویر ضخیم
tebal
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ضخیم
تصویر ضخیم
मोटा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ضخیم
تصویر ضخیم
dik
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ضخیم
تصویر ضخیم
gruby
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ضخیم
تصویر ضخیم
spesso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ضخیم
تصویر ضخیم
grosso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ضخیم
تصویر ضخیم
товстий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ضخیم
تصویر ضخیم
dick
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ضخیم
تصویر ضخیم
толстый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ضخیم
تصویر ضخیم
두꺼운
دیکشنری فارسی به کره ای