بسیار نیزه زننده، بسیار طعن کننده و عیبجوی مردم را. (منتهی الارب) (آنندراج). و منه الحدیث: لایکون المؤمن طعاناً، ای فی اعراض الناس. (منتهی الارب). بسیار طعنه زن. رجل ٌ طعان ٌ، آنکه مردمان را بد گوید. (مهذب الاسماء)
بسیار نیزه زننده، بسیار طعن کننده و عیبجوی مردم را. (منتهی الارب) (آنندراج). و منه الحدیث: لایکون المؤمن طعاناً، ای فی اعراض الناس. (منتهی الارب). بسیار طعنه زن. رجل ٌ طعان ٌ، آنکه مردمان را بد گوید. (مهذب الاسماء)
دهی است بسرحد قومس. (منتهی الارب). شهری است بسرحد قومس. (معجم البلدان). طابران. یکی از دو شهری بود که مجموع آنها را طوس مینامیده اند. و شهر دیگر نوقان بوده است. (حواشی چهارمقالۀ عروضی ص 47). و طابران را طبران نیز گفته اند. رجوع به طابران شود، در سابق نزدیک دروازۀ اصفهان نیز جائی موسوم به ’طبران’ بوده: الی ان وصلنا الی طبران، علی باب اصبهان. (عیون الانباء ج 2 ص 6). رجوع به تاریخ الحکماء قفطی چ لیپسیک ص 421 شود
دهی است بسرحد قومس. (منتهی الارب). شهری است بسرحد قومس. (معجم البلدان). طابران. یکی از دو شهری بود که مجموع آنها را طوس مینامیده اند. و شهر دیگر نوقان بوده است. (حواشی چهارمقالۀ عروضی ص 47). و طابران را طبران نیز گفته اند. رجوع به طابران شود، در سابق نزدیک دروازۀ اصفهان نیز جائی موسوم به ’طبران’ بوده: الی ان وصلنا الی طبران، علی باب اصبهان. (عیون الانباء ج 2 ص 6). رجوع به تاریخ الحکماء قفطی چ لیپسیک ص 421 شود
دو طبس. قصبۀ ناحیه ای است بین نیشابور واصفهان که آنجا را به نام قهستان قاین نیز میخوانند، و آن عبارت است از دو شهر که هر دو را به نام طبس ذکر میکنند. یکی را طبس عناب و دیگر را طبس تمر میگویند... ابوالحسن علی بن محمد المدائنی گوید: نخستین شهری که از بلاد خراسان در آغاز فتوحات اسلام فتح شد طبسان بوده، و آن دو شهر را دو دروازۀ خراسان نام نهادند. فتح این شهر به دست عبدالله بن بدیل بن ورقاء در روزگار خلافت عثمان بن عفان بسال 29 هجری قمری صورت گرفت، و پس از این فتح آهنگ تسخیر خراسان کردند و بدانجا داخل شدند، طبسان بین نیشابور، اصفهان و شیراز و کرمان واقع گردیده است، مالک بن الریب المازنی در این بیت از قصیدۀ خود طبسان را منظور داشته است که گوید: دعانی الهوی من اهل اودو صحبتی بذی الطبسین فالتفت و رائیا. ... و از آنجا گروهی از دانشمندان برخاسته اند... (معجم البلدان چ مصر ج 6 ص 27). شهرستانی است به خراسان. (منتهی الارب). و رجوع به کتاب المعرب جوالیقی ص 229 شود
دو طبس. قصبۀ ناحیه ای است بین نیشابور واصفهان که آنجا را به نام قهستان قاین نیز میخوانند، و آن عبارت است از دو شهر که هر دو را به نام طبس ذکر میکنند. یکی را طبس عناب و دیگر را طبس تمر میگویند... ابوالحسن علی بن محمد المدائنی گوید: نخستین شهری که از بلاد خراسان در آغاز فتوحات اسلام فتح شد طبسان بوده، و آن دو شهر را دو دروازۀ خراسان نام نهادند. فتح این شهر به دست عبدالله بن بدیل بن ورقاء در روزگار خلافت عثمان بن عفان بسال 29 هجری قمری صورت گرفت، و پس از این فتح آهنگ تسخیر خراسان کردند و بدانجا داخل شدند، طبسان بین نیشابور، اصفهان و شیراز و کرمان واقع گردیده است، مالک بن الریب المازنی در این بیت از قصیدۀ خود طبسان را منظور داشته است که گوید: دعانی الهوی من اهل اودو صحبتی بذی الطبسین فالتفت و رائیا. ... و از آنجا گروهی از دانشمندان برخاسته اند... (معجم البلدان چ مصر ج 6 ص 27). شهرستانی است به خراسان. (منتهی الارب). و رجوع به کتاب المعرب جوالیقی ص 229 شود
جمع واژۀ تبّع این کلمه در مجمل التواریخ و القصص بجای تبابعه (ملوک یمن) آمده: و او تبع الاصغر و آخر همه تبعان بود. (مجمل التواریخ و القصص چ بهار ص 166). مرحوم بهار در سبک شناسی هم این جمع را استعمال کرده است: به امر معاویه اخبار و احادیث و اشعار ساختگی درباره قبایل عرب و نیاکان آنان مانند تبعان جعل شد. (سبک شناسی ج 1 ص 147). رجوع به تبابعه و تبّع شود
جَمعِ واژۀ تُبَّع این کلمه در مجمل التواریخ و القصص بجای تبابعه (ملوک یمن) آمده: و او تبع الاصغر و آخر همه تبعان بود. (مجمل التواریخ و القصص چ بهار ص 166). مرحوم بهار در سبک شناسی هم این جمع را استعمال کرده است: به امر معاویه اخبار و احادیث و اشعار ساختگی درباره قبایل عرب و نیاکان آنان مانند تبعان جعل شد. (سبک شناسی ج 1 ص 147). رجوع به تبابعه و تُبَّع شود