جدول جو
جدول جو

معنی نبعان

نبعان((نَ بَ))
بیرون آمدن آب از قعر چاه، جوشیدن آب از چشمه، نبع، نبوع
تصویری از نبعان
تصویر نبعان
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با نبعان

نبعان

نبعان
بیرون آمدن آب از قعر چاه. نبوط. (تاج المصادر بیهقی). نبع. نبوع. جوشیدن و تراویدن آب. رجوع به نبع شود
لغت نامه دهخدا

تبعان

تبعان
جَمعِ واژۀ تُبَّع این کلمه در مجمل التواریخ و القصص بجای تبابعه (ملوک یمن) آمده: و او تبع الاصغر و آخر همه تبعان بود. (مجمل التواریخ و القصص چ بهار ص 166). مرحوم بهار در سبک شناسی هم این جمع را استعمال کرده است: به امر معاویه اخبار و احادیث و اشعار ساختگی درباره قبایل عرب و نیاکان آنان مانند تبعان جعل شد. (سبک شناسی ج 1 ص 147). رجوع به تبابعه و تُبَّع شود
لغت نامه دهخدا

طبعان

طبعان
هذا طبعان الامیر: گلی که بدان مهر کرده شود. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا