جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با طعان

طعان

طعان
پیغارنده (پیغار پیغار طعن طعنه)، نیزه دار، جمع طاعن، نیزه باران نیزه زدن نیزه زدن با یکدیگر
فرهنگ لغت هوشیار

طعان

طعان
بسیار نیزه زننده، بسیار طعن کننده و عیبجوی مردم را. (منتهی الارب) (آنندراج). و منه الحدیث: لایکون المؤمن طعاناً، ای فی اعراض الناس. (منتهی الارب). بسیار طعنه زن. رجل ٌ طعان ٌ، آنکه مردمان را بد گوید. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا