شیشۀ استوانه شکل و دهان تنگ برای نوشابه یا مایع دیگر، بطری یکی از نقش های نامطلوب و بد در قاپ بازی بطر آوردن: در قمار ورق بد آوردن که باعث باخت شود، بد آوردن
شیشۀ استوانه شکل و دهان تنگ برای نوشابه یا مایع دیگر، بُطری یکی از نقش های نامطلوب و بد در قاپ بازی بطر آوردن: در قمار ورق بد آوردن که باعث باخت شود، بد آوردن
موضعی است به شام. (منتهی الارب). قریه ای است به وادی بطنان که همان وادی بزاعۀ نزدیک حلب باشد، و آن را طلطل نیز گویند، و طرطر در شعر امروءالقیس آمده است. (معجم البلدان ج 6 ص 61)
موضعی است به شام. (منتهی الارب). قریه ای است به وادی بُطنان که همان وادی بُزاعۀ نزدیک حلب باشد، و آن را طلطل نیز گویند، و طرطر در شعر امروءالقیس آمده است. (معجم البلدان ج 6 ص 61)
درختی است مانا به درخت انجیر. (منتهی الارب) (آنندراج). صنفی از انجیر بزرگ سرخ است. (اختیارات بدیعی). قسمی انجیر بزرگ سرخ فام. نوعی از انجیرسرخ بزرگ. (فهرست مخزن الادویه). در برهان آمده است:طبار نوعی از انجیر است و آن سرخ و بزرگ میباشد
درختی است مانا به درخت انجیر. (منتهی الارب) (آنندراج). صنفی از انجیر بزرگ سرخ است. (اختیارات بدیعی). قسمی انجیر بزرگ سرخ فام. نوعی از انجیرسرخ بزرگ. (فهرست مخزن الادویه). در برهان آمده است:طِبار نوعی از انجیر است و آن سرخ و بزرگ میباشد
دهی است از بخش هویزه شهرستان دشت میشان، واقع در 30هزارگزی باختری هویزه، کنار شعبه نهر سابله. دشت، گرمسیر با 600 تن سکنه. آب آن از هور. محصول آنجا لبنیات. شغل اهالی گله داری و گاومیش داری. راه آن در تابستان اتومبیل رو است. بنای امامزاده فاضل قدیمی است. ساکنین از طایفۀ بنی صالح هستند و برای تعلیف احشام به ییلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
دهی است از بخش هویزه شهرستان دشت میشان، واقع در 30هزارگزی باختری هویزه، کنار شعبه نهر سابله. دشت، گرمسیر با 600 تن سکنه. آب آن از هور. محصول آنجا لبنیات. شغل اهالی گله داری و گاومیش داری. راه آن در تابستان اتومبیل رو است. بنای امامزاده فاضل قدیمی است. ساکنین از طایفۀ بنی صالح هستند و برای تعلیف احشام به ییلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
نام ولایت طبرستان است که مازندران باشد و بید طبری که به بید مجنون اشتهار دارد منسوب بدانجاست. (برهان). طبرستان باشد که دیار استراباد است. و بید طبری به آن منسوب است. و آنرا بید موله نیز گویند: همچو مستان صبوحی زده افتان خیزان شاخهای سمن تازه و بید طبری. ظهیر. رجوع به طبرستان شود
نام ولایت طبرستان است که مازندران باشد و بید طبری که به بید مجنون اشتهار دارد منسوب بدانجاست. (برهان). طبرستان باشد که دیار استراباد است. و بید طبری به آن منسوب است. و آنرا بید موله نیز گویند: همچو مستان صبوحی زده افتان خیزان شاخهای سمن تازه و بید طبری. ظهیر. رجوع به طبرستان شود
این واژه را شاد فراهم آورنده فرهنگ آنندراج از برهان قاطع بر گرفته و آن را که گونه ای از مرغابی است تازی دانسته گمان می رود واژه پارسی باشد تبتو مرغابی کفچه نوک چبراک (گویش گیلکی)
این واژه را شاد فراهم آورنده فرهنگ آنندراج از برهان قاطع بر گرفته و آن را که گونه ای از مرغابی است تازی دانسته گمان می رود واژه پارسی باشد تبتو مرغابی کفچه نوک چبراک (گویش گیلکی)