جدول جو
جدول جو

معنی طامات - جستجوی لغت در جدول جو

طامات
طامّه ها، در تصوف اوراد و کرامات سالکان، در تصوف سخنان بی اصل و پریشان برخی صوفیان، جمع واژۀ طامّه برای مثال به صدق و ارادت میان بسته دار/ ز طامات و دعوی زبان بسته دار (سعدی۱ - ۵۵)
تصویری از طامات
تصویر طامات
فرهنگ فارسی عمید
طامات
حادثه عظیم و بلای سخت
تصویری از طامات
تصویر طامات
فرهنگ لغت هوشیار
طامات
((مّ))
جمع طامه، بلاهای بزرگ، مصیبت عظیم، سخن های پریشان، احادیث و حکایات اختراعی
تصویری از طامات
تصویر طامات
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طاسات
تصویر طاسات
مجموعه ای از سی و پنج ظرف چینی، شیشه ای یا فلزی که برحسب کوچکی و بزرگی، ضخامت و نازکی و کم و زیاد بودن مایع داخل آن ها، اصوات آن ها تنظیم می شد و نوازنده به وسیلۀ ضرباتی که به آن ظروف می زد نت ها و آهنگ های مختلف تولید می کرد، نوعی ساز کوبه ای که در قدیم با دم گام نواخته می شد و در جنگ ها روی فیل یا اسب قرار می دادند و با کوبیدن بر آن اعلان جنگ می کردند
فرهنگ فارسی عمید
جمع طاق، از پارسی تاک ها تک ها درختان بی شاخه، جمع طاقه، از پارسی تاکه ها تاغه ها تارها لاها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طاعات
تصویر طاعات
جمع طاعت بندگی ها عبادات
فرهنگ لغت هوشیار
جمع طاس، بخشی از آلات موسیقی قدیم و آن سازهایی است که برای هر صدایی یک سیم دارند و در نوازندگی با آنها انگشتهای دست چپ بروی سیمها قرار نمی گیرد
فرهنگ لغت هوشیار
جمع قام، رمن به شیوه تازی از واژه مغولی جادوگران، جمع قامه، برز ها بالا ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طاعات
تصویر طاعات
جمع طاعت، بندگی ها، عبادات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طاعات
تصویر طاعات
طاعت ها، اطاعت کردنها، فرمان بردنها، فرمان برداری کردنها، عبادت ها، فرمان برداری ها، جمع واژۀ طاعت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امات
تصویر امات
جمع ام، مادران، گوهران بن ها جمع ام مادران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهل طامات
تصویر اهل طامات
در تصوف سالکانی که به کشف و کرامت تظاهر کنند
فرهنگ فارسی عمید