جمع واژۀ امت. جاهای بلند و پشته های خرد و نشیب و فرازها در چیزی. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به امت شود، روان کردن خون بر زمین. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج) ، بلند برداشتن باد غبار را. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). به این معانی واوی است واز ’مور’ می آید، خواربار آوردن جهت عیال، رگهای گردن را بریدن، گداختن چیزی را، آب ریختن در زعفران وسودن آن را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). به این معانی یایی است و از ’میر’ می آید