جدول جو
جدول جو

معنی طال - جستجوی لغت در جدول جو

طال
دراز
تصویری از طال
تصویر طال
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طالع
تصویر طالع
(پسرانه)
طلوع کننده، بخت و اقبال
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از طالب
تصویر طالب
(پسرانه)
خواستار، خواهان، سالک
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از طالع
تصویر طالع
بخت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از طالح
تصویر طالح
بدکردار، تبهکار، بدکار، بدعمل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طالب
تصویر طالب
طلب کننده، جوینده، خواهنده، خواهان، محصل، دانش آموز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طالق
تصویر طالق
رها، هلیده (مطلقه مطلقه)، وانهاده رها کرده یله کرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طالع
تصویر طالع
بر آینده، صعود کننده، طلوع کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طالش
تصویر طالش
نادرست نویسی تالش بخشی از استان گیلان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طالح
تصویر طالح
مرد بدکردار، تبهکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طالب
تصویر طالب
جوینده، خواهنده، خواستگار، خواهشمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طالع
تصویر طالع
((لِ))
طلوع کننده، بخت، اقبال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طالح
تصویر طالح
((لِ))
مرد بدکردار، تبهکار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طالب
تصویر طالب
جوینده، خواهان، دانشجوی علوم دینی، جمع طلاب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طالع
تصویر طالع
بخت، اقبال، سرنوشت، جزئی از منطقه البروج در افق شرقی که قدما معتقد به نحوست یا سعادت آن در زمان مورد نظر خود بوده اند، تفالی که از طلوع ستاره بزنند راجع به سعد یا نحس، طلوع کننده
طالع میمون: کنایه از طالع مبارک، طالع خجسته، طالع فرخنده، بخت فرخنده، طالع سعد، طالع مسعود، طالع همایون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بطال
تصویر بطال
مرد نا چیز و معطل و بی کاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خطال
تصویر خطال
سخت گیر تنگ گیر مردی که بر زن و فرزند سخت گیرد یولاف، سبوس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بطال
تصویر بطال
دروغ گو
بیکاره، در حال گذراندن وقت به بیهودگی
کسی که سخنان بیهوده و بی معنی و بی فایده بگوید، یاوه گو، بیهوده گو، یاوه سرا، هرزه گو، هرزه خا، خیره درا، ژاژدرای، هرزه لاف، هرزه لای، یافه درای، ژاژخا، مهذار، هرزه درای، افسانه پرداز، افسانه گو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بطال
تصویر بطال
((بَ طّ))
بیکار، یاوه گو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طالوت
تصویر طالوت
(پسرانه)
معرب از عبری نام سرداری از بنی اسرائیل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از طالع بین
تصویر طالع بین
فال بین، آنکه به وسیلۀ رمل و کتاب، طالع مردم را می بیند و بخت و اقبال و سرنوشت کسی را پیشگویی می کند، آنکه از طریق نخود، ورق، خطوط کف دست، فنجان قهوه و چیزهای دیگر حوادث را پیش گویی می کند، فال گو، فال گیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طالسان
تصویر طالسان
طیلسان، نوعی جامۀ کلاهدار گشاد، بلند و شبیه شنل که خواص، مشایخ یا زردشتیان بر دوش می انداختند، تالسان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طالع میمون
تصویر طالع میمون
بخت و اقبال و سرنوشت نیکو، طالع مسعود، طالع فرخنده، طالع سعد، طالع مبارک، بخت فرخنده، طالع خجسته، طالع همایون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طالع مبارک
تصویر طالع مبارک
بخت و اقبال و سرنوشت نیکو، بخت فرخنده، طالع همایون، طالع سعد، طالع میمون، طالع مسعود، طالع خجسته، طالع فرخنده
فرهنگ فارسی عمید
لاتینی تازی گشته مس زرد، هفت جوش آمیزه ی: زر سیم مس سرب ارزیز آهن توتیا روی، هفت جوش که عبارت از آلیاژ فلز می باشد و آنها عبارتند از: طلا و نقره و مس و قلع و سرب و آهن و روی، مس زرد
فرهنگ لغت هوشیار
سنسکریت تازی گشته تالیسپترا بلوت میوه بلوت، گوز بویا میوه گوز بویا، برگ سرخدار، برگ آلوی هندی میوه بلوط، میوه جوز بویا، برگ درخت سرخدار، برگ آلو هندی که نبق هندی نیز نامیده می شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طالقه
تصویر طالقه
هلیده (از هلش طلاق) مونث طالق زن رها شده از قید نکاح، جمع طوالق
فرهنگ لغت هوشیار
روی، هفت جوش که عبارت از آلیاژ فلز می باشد و آنها عبارتند از: طلا و نقره و مس و قلع و سرب و آهن و روی، مس زرد
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته تالگانی تایگانی منسوب به طالقان از مردن طالقان، لهجه مردم طالقان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طالقان
تصویر طالقان
پارسی تازی گشته تالگان تایگان نام شهری است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طالعین
تصویر طالعین
دو جگر رگ جگر رگان تثنیه طالع دو رگ جگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طالعه
تصویر طالعه
مونث طالع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طالعور
تصویر طالعور
خوشبخت با اقبال بختیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طالع همایون
تصویر طالع همایون
تاخیره همایون بخت بیدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طالع ولادت
تصویر طالع ولادت
زایچه
فرهنگ لغت هوشیار