- طابون
- آتشگاه
معنی طابون - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تنورک تنور کوچک، نانوایی
یونانی تازی گشته برهو برهوه جسمی است که از ماده چربی ساخته می شود و آن را در شستشوی بدن و لباس به کار برند. توضیح صابونها مخلوطی از نمکهای سه اسید آلی یعنی اولئات پالمیتات و استارات سدیم هستند. برای تهیه صابون اسیدهای چربی دار را با سود سوز آور در دیگهای بزرگ - حرارت می دهند و پس از 24 ساعت در قالبهای چوبی بزرگ وارد می کنند و سپس به شمشهای کوچکتر می برند و عاقبت بر اثر جریان هوای گرم خشک می کنند و به صورت قالبهای کوچک که علامت کارخانه روی آن نقش شده قالب می کنند. یا صابون سلطانی. صابونی بود از جنس پست وردی که به طرح یکسان می داده اند و به مناسبت پستی جنس کسی آن را نمی خریده
جسمی مرکب از سود، پتاس، روغن نباتی یا مادۀ چربی دار دیگر که برای شستشوی بدن و جامه به کار می رود
آسیا، دستگاهی که به وسیلۀ آن غلات را آرد کنند، جایی که غلات را آرد می کنند،
بیماری واگیردار و خطرناکی که با سر درد، لرز، تب شدید، سرگیجه، التهاب غدد لنفاوی و تورم کبد و طحال همراه است و از طریق کک و موش به انسان منتقل می شود
بیماری واگیر که میکروب آن (باسیل یرسن) در سال 4981 بوسیله یرسن کشف شده، ابتدا حالت تهوع و لرز و سردرد شدید تولید و ورمی دردناک در کشاله ران یا زیر بغل یا گردن پیدا میشود که پس از یک هفته چرک میکند و بعد از بهبودی رد آن باقی میماند
آسیا طاحونه. یا طاحون هوا (هوایی)، آس بادی آسیایی که با باد گردد
ترکی رده، گروه گردان (کتیبه) صف فوج، کتبیه
محصولی است ساخته شده از نمک های پتاسیم و اسیدهای چرب که در ترکیب با آب ایجاد کف می کنند و از آن برای شستشوی لباس و بدن استفاده می شود
صابون کسی به تن کسی خوردن: کنایه از با آن کس سر و کار داشتن و خسارت و آسیب دیدن
صابون کسی به تن کسی خوردن: کنایه از با آن کس سر و کار داشتن و خسارت و آسیب دیدن
مرضی عفونی و واگیردار که موش صحرایی از عوامل انتقال آن به انسان است
صف، فوج، کتیبه
هیز، مخنث
نوعی میمون زرد رنگ با پوزه ای شبیه سگ و پینه ای برهنه ای روی کفل که به صورت اجتماعی در افریقا زیست می کنند
Pestilence
zaraza
pestilenza
pestilencia
महामारी
وباءٌ
מַגֵפָה
โรคระบาด