جدول جو
جدول جو

معنی ضَعَّفَ - جستجوی لغت در جدول جو

ضَعَّفَ
جای خود را گم کردن، ضعف، سه برابر کردن
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ضمانت دادن، در داخل
دیکشنری عربی به فارسی
ضعیف کردن، ضعف، ضعیف شده
دیکشنری عربی به فارسی
وقف کردن، توقّف، نقطه گذاری کردن
دیکشنری عربی به فارسی
پاک کردن، تمیز کردن
دیکشنری عربی به فارسی
فعّال کردن، یک عمل
دیکشنری عربی به فارسی
هزینه داشتن، هزینه، کمیسیون دادن
دیکشنری عربی به فارسی
دستکاری کردن، دروغ
دیکشنری عربی به فارسی
تعریف کردن، سفارشی
دیکشنری عربی به فارسی
گمراه کردن، او گمراه کرد
دیکشنری عربی به فارسی
پانسمان کردن، کلاهبرداری
دیکشنری عربی به فارسی
هدر دادن، هدر داد
دیکشنری عربی به فارسی
تحریف کردن، شخصیّت
دیکشنری عربی به فارسی
محدود کردن، باریک، تنگ کردن
دیکشنری عربی به فارسی
دسته بندی کردن، طبقه بندی شده است، طبقه بندی کردن
دیکشنری عربی به فارسی
چهار برابر کردن، او دو برابر شد
دیکشنری عربی به فارسی
تورّم ایجاد کردن، بزرگ
دیکشنری عربی به فارسی
مشکل کردن، دشوار است
دیکشنری عربی به فارسی
آب زدایی کردن، خشک
دیکشنری عربی به فارسی
سبک کردن، او نرم شد، کاهش دادن، آرام کردن
دیکشنری عربی به فارسی
ترساندن، ترس
دیکشنری عربی به فارسی
قوی کردن، حمایت کند
دیکشنری عربی به فارسی
دو برابر کردن، او دو برابر شد
دیکشنری عربی به فارسی