منسوب به رضوی ̍ که کوهیست به مدینه. (منتهی الارب) ، منسوب به رضی ّ، مانند صفی و صفوی. (از نشریۀ دانشکدۀ ادبیات تبریز سال 1 شمارۀ 5) ، در عرف فارسی زبانان منسوب به رضا را گویند اگرچه صحیح آن به کسر ’ر’ است. (از یادداشت مؤلف). در نسبت به رضا نیز مانند ربوی به کسر ’ر’ است ولی اغلب به فتح تلفظ کنند. (از نشریۀ دانشکدۀ ادبیات تبریز سال 1 شمارۀ 5) ، منسوب به حضرت رضا امام هشتم شیعیان. (یادداشت مؤلف). منسوب است به رضا که لقب حضرت علی بن موسی است. (از انساب سمعانی). - آستان (آستانۀ) رضوی، آستان قدس رضوی، مراد از بارگاه و حرم و املاک حضرت رضا علیه السلام. (یادداشت مؤلف). - سید رضوی، سیدی که از اولاد امام رضا باشد. (یادداشت مؤلف). - مشهدی رضوی، مردم شهر مشهد. (یادداشت مؤلف). ، یکی از گوشه های شور. (فرهنگ فارسی معین)
منسوب به رَضْوی ̍ که کوهیست به مدینه. (منتهی الارب) ، منسوب به رَضی ّ، مانند صفی و صفوی. (از نشریۀ دانشکدۀ ادبیات تبریز سال 1 شمارۀ 5) ، در عرف فارسی زبانان منسوب به رضا را گویند اگرچه صحیح آن به کسر ’ر’ است. (از یادداشت مؤلف). در نسبت به رضا نیز مانند ربوی به کسر ’ر’ است ولی اغلب به فتح تلفظ کنند. (از نشریۀ دانشکدۀ ادبیات تبریز سال 1 شمارۀ 5) ، منسوب به حضرت رضا امام هشتم شیعیان. (یادداشت مؤلف). منسوب است به رضا که لقب حضرت علی بن موسی است. (از انساب سمعانی). - آستان (آستانۀ) رضوی، آستان قدس رضوی، مراد از بارگاه و حرم و املاک حضرت رضا علیه السلام. (یادداشت مؤلف). - سید رضوی، سیدی که از اولاد امام رضا باشد. (یادداشت مؤلف). - مشهدی رضوی، مردم شهر مشهد. (یادداشت مؤلف). ، یکی از گوشه های شور. (فرهنگ فارسی معین)
خمیر سست. (منتهی الارب). خمیر نرم پرآب. (فهرست مخزن الادویه). آرد سرشتۀ سست. (مهذب الاسماء) ، گل و لای تک حوض. (منتهی الارب). گل و خلاش که بن حوض بود. (مهذب الاسماء) ، روغن با پیه گداخته که در خیک خرد کرده باشند. (منتهی الارب)
خمیر سست. (منتهی الارب). خمیر نرم پرآب. (فهرست مخزن الادویه). آرد سرشتۀ سست. (مهذب الاسماء) ، گل و لای تک ِ حوض. (منتهی الارب). گل و خلاش که بن حوض بود. (مهذب الاسماء) ، روغن با پیه گداخته که در خیک خرد کرده باشند. (منتهی الارب)
میرزا محمدباقر بن ابراهیم یا محمدابراهیم بن محمدباقر بن محمدعلی حسینی رضوی قمی الاصل همدانی المسکن و الولاده. از بزرگان اوایل قرن سیزدهم هجری بود و شعر نیکو می گفت و رساله ای در معاد جسمانی و شرح اصول کافی از تألیفات اوست. وی در 18 صفر 1218 هجری قمری در همدان درگذشت و جنازه اش را در قم به خاک سپردند. ظاهراً برادرزادۀ سید صدر قمی شارح وافیه است. (از ریحانه الادب ج 2)
میرزا محمدباقر بن ابراهیم یا محمدابراهیم بن محمدباقر بن محمدعلی حسینی رضوی قمی الاصل همدانی المسکن و الولاده. از بزرگان اوایل قرن سیزدهم هجری بود و شعر نیکو می گفت و رساله ای در معاد جسمانی و شرح اصول کافی از تألیفات اوست. وی در 18 صفر 1218 هجری قمری در همدان درگذشت و جنازه اش را در قم به خاک سپردند. ظاهراً برادرزادۀ سید صدر قمی شارح وافیه است. (از ریحانه الادب ج 2)
نام کوهیست به مدینه. (منتهی الارب). کوهی است و نسبت بدان رضوی ّ است. (از اقرب الموارد). نام کوهی است به هفت فرسنگی مدینه نزدیک شهر ینبوع میان مدینه و ینبوع، کیسانیه معتقدند که محمد بن حنفیه (پسر حضرت علی بن ابی طالب) در آن کوه زنده است و ظهور خواهد کرد. ابن جریر در تاریخ کبیر خود در سال 144 هجری قمری گوید: رضوی جبل جهینه باشد و آن از عمل ینبع (ینبوع) است و بین آن دو یک روز راه باشد و رضوی هفت مرحله از مدینه دور باشد در طرف راست مدینه و طرف چپ بیابان برای آن کس که بخواهد به مکه برود، و از رضوی سنگ مسن به دیگر شهرها برند و این را ابن حوقل در کتاب مسالک و ممالک آورده است. (یادداشت مؤلف). کوهی است بین مکه و مدینه نزدیکی ینبع در مسافت یکروزه راه و از اینجا تا دریا دو شب راه است و وادی الصفراء در مشرق آن واقع شده در مسافت یکروزه راه، در این مکان آب فراوان است و درختان بسیاری در شعاب آن دیده می شود. به اعتقاد کیسانیه محمد بن حنفیه زنده است و دراینجا اقامت گزیده است و روزیش می رسد. سنگ فسان در این کوه یافت شود از اینجا به بدر و از آنجا به شهرهای دیگر حمل می کنند. (از معجم البلدان) : خرد چو دید در اجرای چار ارکانش حقیر یافت به نسبت هزار رضوی را. رفیع الدین لنبانی. رضادهم به حوادث که بی مشقت و رنج ز جای بر نتوان داشت قدس و رضوی را. ظهیر فاریابی. در تو درگه افلاک را ز کار انداخت چو کعبه و حرمش قدس را و رضوی را. سلمان ساوجی
نام کوهیست به مدینه. (منتهی الارب). کوهی است و نسبت بدان رَضَوی ّ است. (از اقرب الموارد). نام کوهی است به هفت فرسنگی مدینه نزدیک شهر ینبوع میان مدینه و ینبوع، کیسانیه معتقدند که محمد بن حنفیه (پسر حضرت علی بن ابی طالب) در آن کوه زنده است و ظهور خواهد کرد. ابن جریر در تاریخ کبیر خود در سال 144 هجری قمری گوید: رضوی جبل جهینه باشد و آن از عمل ینبع (ینبوع) است و بین آن دو یک روز راه باشد و رضوی هفت مرحله از مدینه دور باشد در طرف راست مدینه و طرف چپ بیابان برای آن کس که بخواهد به مکه برود، و از رضوی سنگ مسن به دیگر شهرها برند و این را ابن حوقل در کتاب مسالک و ممالک آورده است. (یادداشت مؤلف). کوهی است بین مکه و مدینه نزدیکی ینبع در مسافت یکروزه راه و از اینجا تا دریا دو شب راه است و وادی الصفراء در مشرق آن واقع شده در مسافت یکروزه راه، در این مکان آب فراوان است و درختان بسیاری در شعاب آن دیده می شود. به اعتقاد کیسانیه محمد بن حنفیه زنده است و دراینجا اقامت گزیده است و روزیش می رسد. سنگ فسان در این کوه یافت شود از اینجا به بدر و از آنجا به شهرهای دیگر حمل می کنند. (از معجم البلدان) : خرد چو دید در اجرای چار ارکانش حقیر یافت به نسبت هزار رضوی را. رفیع الدین لنبانی. رضادهم به حوادث که بی مشقت و رنج ز جای بر نتوان داشت قدس و رضوی را. ظهیر فاریابی. درِ تو درگه افلاک را ز کار انداخت چو کعبه و حرمش قدس را و رضوی را. سلمان ساوجی
خوشنودی یکی از گوشه های شور، وابسته به رضا ع منسوب به رضی. توضیح: معمولااین کلمه را در نسبت به رضا بکار برند ولی صحیح آن (بکسر راء) است، یکی از گوشه های شور. مرد خشنود جمع ارضیاء
خوشنودی یکی از گوشه های شور، وابسته به رضا ع منسوب به رضی. توضیح: معمولااین کلمه را در نسبت به رضا بکار برند ولی صحیح آن (بکسر راء) است، یکی از گوشه های شور. مرد خشنود جمع ارضیاء