جدول جو
جدول جو

معنی ضوم - جستجوی لغت در جدول جو

ضوم
(حَ جْوْ)
کم کردن حق کسی را و ستم به او. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هوم
تصویر هوم
(پسرانه)
نام گیاهی مقدس نزد ایرانیان باستان، ازشخصیتهای شاهنامه، نام مردی پرهیزکار و عابدی کوه نشین از نژاد فریدون در زمان افراسیاب تورانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بوم
تصویر بوم
بوم صدابردار (Boom Microphone) یا بوم میکروفون، ابزاری است که در صنعت فیلم سازی، تلویزیون، و تولیدات صوتی برای ضبط صدای با کیفیت بالا استفاده می شود. این ابزار شامل یک میکروفون است که به یک میله بلند (بوم) متصل شده است و توسط یک صدابردار (Boom Operator) نگه داشته می شود. بوم صدابردار به میکروفون اجازه می دهد تا نزدیک به منبع صدا قرار گیرد بدون اینکه در کادر تصویر ظاهر شود.
اجزای بوم صدابردار:
1. بوم (Boom Pole):
- یک میله بلند و سبک که قابل تنظیم طول است و می تواند از مواد مختلفی مانند فیبر کربن یا آلومینیوم ساخته شود.
2. میکروفون:
- معمولاً میکروفون های شات گان (Shotgun Microphones) استفاده می شوند که دارای جهت گیری بالا و حساسیت زیاد به صداهای جلو و کاهش صداهای محیطی از اطراف و پشت هستند.
3. بالشتک (Shock Mount):
- این قطعه میکروفون را از ارتعاشات و نویزهای فیزیکی محافظت می کند.
4. بادگیر (Windshield):
- یک پوشش که روی میکروفون قرار می گیرد تا از نویز باد و سایر صداهای محیطی جلوگیری کند. انواع مختلفی مانند بادگیرهای فومی و خزدار (Deadcat) وجود دارد.
وظایف صدابردار بوم:
1. قرار دادن میکروفون در موقعیت مناسب:
- صدابردار بوم باید میکروفون را به گونه ای نگه دارد که نزدیک به منبع صدا باشد و در عین حال در کادر دوربین دیده نشود.
2. کنترل حرکات بوم:
- صدابردار باید بوم را به آرامی حرکت دهد تا از تولید نویزهای غیرضروری جلوگیری کند و همچنین با حرکات بازیگران هماهنگ باشد.
3. مراقبت از تجهیزات:
- صدابردار باید اطمینان حاصل کند که تجهیزات به درستی کار می کنند و در شرایط مناسب نگهداری می شوند.
کاربردهای بوم صدابردار:
1. فیلم سازی:
- در فیلم سازی، بوم صدابردار به ضبط دیالوگ های بازیگران و صداهای محیطی کمک می کند. این روش امکان ضبط صدای طبیعی و هماهنگ با تصاویر را فراهم می کند.
2. تولیدات تلویزیونی:
- در برنامه های تلویزیونی، بوم صدابردار به ضبط صدای میزبانان، مهمانان و صداهای صحنه کمک می کند.
3. مستندها و گزارش های خبری:
- بوم صدابردار برای ضبط صداهای محیطی و مصاحبه ها در مستندها و گزارش های خبری استفاده می شود.
مزایای استفاده از بوم صدابردار:
1. کیفیت صدای بالا:
- با قرار دادن میکروفون نزدیک به منبع صدا، بوم صدابردار امکان ضبط صدای با کیفیت بالا و طبیعی را فراهم می کند.
2. انعطاف پذیری:
- بوم صدابردار به صدابردار اجازه می دهد تا به راحتی موقعیت میکروفون را تغییر دهد و با حرکات بازیگران هماهنگ شود.
3. غیرمخفی بودن:
- استفاده از بوم صدابردار به تیم تولید امکان می دهد تا میکروفون را از دید دوربین مخفی نگه دارند و در عین حال صدای با کیفیت بالا ضبط کنند.
نتیجه گیری
بوم صدابردار یکی از ابزارهای حیاتی در تولیدات سینمایی و تلویزیونی است که به ضبط صدای با کیفیت بالا و طبیعی کمک می کند. با استفاده از این ابزار، صدابردار می تواند صدای دیالوگ ها و صداهای محیطی را با دقت و کیفیت بالا ضبط کند و به ایجاد تجربه ای واقعی و لذت بخش برای مخاطب کمک کند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از زوم
تصویر زوم
زوم (Zoom) در سینما یکی از تکنیک های مهم و پرکاربرد در فیلمبرداری است که با استفاده از تغییر فاصله کانونی لنز دوربین، تصویر به صورت پیوسته بزرگتر یا کوچکتر می شود. این تکنیک به فیلمسازان اجازه می دهد تا بدون حرکت دادن دوربین، به سوژه نزدیک تر شوند یا از آن دور شوند. زوم می تواند تاثیرات بصری و روانی متفاوتی بر مخاطب داشته باشد و بسته به نحوه استفاده، به خلق فضاها و احساسات مختلف کمک کند.
انواع زوم در سینما
1. زوم این (Zoom In):
- با زوم این، تصویر به سوژه نزدیک تر می شود و جزئیات بیشتری از آن به نمایش گذاشته می شود. این تکنیک می تواند برای برجسته کردن اهمیت یک شیء یا شخصیت، نشان دادن حالت چهره، یا جلب توجه مخاطب به یک جزئیات خاص استفاده شود.
2. زوم اوت (Zoom Out):
- با زوم اوت، تصویر از سوژه دورتر می شود و نمای گسترده تری از صحنه به نمایش گذاشته می شود. این تکنیک می تواند برای نشان دادن ارتباط یک سوژه با محیط اطراف، انتقال حس تنهایی یا کوچکی، یا به تصویر کشیدن فضای وسیع استفاده شود.
تاثیرات و کاربردهای زوم در سینما
1. ایجاد تنش و تعلیق:
- زوم سریع به سمت یک شیء یا شخصیت می تواند احساس تعلیق و تنش را در صحنه ایجاد کند. این تکنیک به ویژه در ژانرهای ترسناک و مهیج کاربرد زیادی دارد.
2. برجسته سازی احساسات:
- زوم این به چهره یک شخصیت می تواند احساسات و واکنش های درونی او را به شکلی موثرتر به نمایش بگذارد. این کار می تواند به ایجاد ارتباط عاطفی قوی تر با مخاطب کمک کند.
3. انتقال اطلاعات:
- زوم اوت می تواند اطلاعات بیشتری درباره محیط یا موقعیت ارائه دهد و به مخاطب کمک کند تا بهتر بفهمد که شخصیت ها کجا هستند و چه شرایطی دارند.
4. تغییر درک فضا و زمان:
- استفاده خلاقانه از زوم می تواند به تغییر درک مخاطب از فضا و زمان کمک کند. به عنوان مثال، زوم آهسته می تواند گذر زمان را نشان دهد یا زوم سریع می تواند تغییر ناگهانی در فضا را به تصویر بکشد.
تکنیک های مرتبط با زوم
1. دالی زوم (Dolly Zoom):
- تکنیکی است که در آن دوربین همزمان با زوم کردن، به سمت جلو یا عقب حرکت می کند. این تکنیک باعث تغییر پس زمینه می شود در حالی که سوژه در همان اندازه باقی می ماند. دالی زوم اغلب برای ایجاد احساس ناآرامی یا شوک استفاده می شود و به عنوان `اثر ورتیگو` نیز شناخته می شود، زیرا در فیلم `سرگیجه` (Vertigo) ساخته آلفرد هیچکاک مشهور شد.
2. کرین زوم (Crane Zoom):
- ترکیبی از حرکت دوربین با استفاده از جرثقیل (کرین) و زوم است که می تواند برای ایجاد نماهای پیچیده و دینامیک استفاده شود.
فیلم های مشهور با استفاده برجسته از زوم
- `سرگیجه` (Vertigo)
- استفاده از دالی زوم برای ایجاد احساس سرگیجه و ناآرامی.
- `جادوگر شهر اوز` (The Wizard of Oz)
- استفاده از زوم برای انتقال بین دنیای سیاه و سفید و رنگی.
- `روانی` (Psycho)
- زوم این بر روی چهره نورمن بیتس برای افزایش تعلیق و تنش.
نتیجه گیری
زوم یکی از تکنیک های قدرتمند و چندکاربردی در سینما است که به فیلمسازان امکان می دهد تا با تغییرات ساده در فاصله کانونی لنز، تاثیرات بصری و احساسی مختلفی را بر مخاطب بگذارند. استفاده خلاقانه و مناسب از زوم می تواند به تقویت داستان گویی و ایجاد تجربه ای غنی تر و جذاب تر برای مخاطبان کمک کند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از ضرم
تصویر ضرم
ضرمه ها، آتش ها، اخگرها، جمع واژۀ ضرمه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثوم
تصویر ثوم
سیر، غدۀ زیرزمینی گیاه سیر با قطعه های جداگانه و سفید رنگ در غشاهای نازک و ظریف که بوی تندی دارد، گیاه این غده که علفی، پایا و از خانوادۀ سوسن است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لوم
تصویر لوم
ملامت کردن، سرزنش کردن، ملامت، نکوهش، سرزنش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فوم
تصویر فوم
گندم، نخود و هر دانه ای که از آن نان می پزند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضومران
تصویر ضومران
ریحان، از سبزی های خوردنی خوشبو با ساقۀ نازک و برگ های درشت بیضی که به صورت خام خورده می شود، شاه پرم، شاه سپرغم، شاسپرم، ضیمران، شاه سپرم، شاه اسپرغم، اسپرغم، اسفرم، سپرم، نازبو، سپرهم، شاه اسپرم، اسفرغم، سپرغم، اسپرم، ونجنک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرم
تصویر ضرم
درختی خوش بو با میوۀ مانند بلوط و شکوفۀ شبیه شکوفۀ سعتر،
اسطوخودوس، گیاهی از خانوادۀ نعنا با برگ های باریک، گل های سفید یا بنفش و تخم های ریز زرد رنگ که مصرف دارویی دارد، لاواند، شاه اسپرم رومی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روم
تصویر روم
سی امین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۶۰ آیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سوم
تصویر سوم
آنکه یا آنچه در مرتبۀ سه واقع شده، سومین، سومین روز پس از درگذشت کسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لوم
تصویر لوم
ناکس و فرومایه شدن، ناکسی، بخل، زفتی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سوم
تصویر سوم
اشتغال به تجارت، معامله، بها و قیمت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضخم
تصویر ضخم
کلفت، ستبر، چاق، فربه، درشت اندام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بوم
تصویر بوم
سرزمین، شهر، ناحیه، زمینه، متن، در هنر نقاشی زمینۀ آماده شده برای نقاشی، پارچه یا چیز دیگر که بر روی آن نقاشی کنند، جا، ماوا، زمین
جغد، پرنده ای وحشی و حرام گوشت با چهرۀ پهن و چشم های درشت، پاهای بزرگ و منقار خمیده که در برخی از انواع آن در دو طرف سرش دو دسته پر شبیه شاخ قرار دارد، بیشتر در ویرانه ها و غارها به سر می برد و شب ها از لانۀ خود خارج می شود و موش های صحرایی و پرندگان کوچک را شکار می کند به شومی و نحوست معروف است، پسک، کوکن، پش، بیغوش، آکو، کلک، اشوزشت، کوف، کلیک، شباویز، بایقوش، چغو، کول، مرغ حق، کنگر، مرغ شباویز، مرغ شب آویز، پژ، پشک، بوف، چوگک، کوچ، هامه، مرغ بهمن
بوم و بر: بر و بوم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حوم
تصویر حوم
میل بی نهایت، اشتیاق بسیار
فرهنگ فارسی عمید
(ضَ مَ)
حوک. حوک خوانند و آن بادروج است. (اختیارات بدیعی). بادروج. (فهرست مخزن الادویه) ، گل بستان افروز است و آن را تاج خروس هم می گویند و بوییدن آن عطسه آورد. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
شتر مادۀ درشت اندام. (منتهی الارب). ناقۀ صلب و سخت. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(هَُ)
جمع واژۀ هضم (ه / ه) . (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به هضم (ه / ه) شود
لغت نامه دهخدا
(ضَ)
ضومران. (ابن البیطار)
لغت نامه دهخدا
(ضَ مَ / ضَ مُ)
ضومیران. (ابن بیطار). ضمیران. شاهسپرم. (مهذب الاسماء). شاسپرم. (مهذب الاسماء). نوعی است از ریحان دشتی. (منتخب اللغات). ریحان دشتی یا ریحان فارسی است. (منتهی الارب). حبق الماء. پودنۀ لب جوی. پودنۀ جویباری. (ابن البیطار). فودنج النهری. پونه. صاحب اختیارات بدیعی گوید: صاحب جامع سهو کرده که آن را ضیمران گفته است و قول صاحب منهاج معتبر است که آن بیدمشک است و آن را بهرامج گویند و گفته شد و بدل آن بوم است یا ملخیه (؟) به وزن آن. (اختیارات بدیعی). بیدمشک. (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
تصویری از حوم
تصویر حوم
پارسی تازی گشته از هوم می کهنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضومران
تصویر ضومران
ناز بوی شاه اسپرم سپرغم ونجنک ضمیران نعنای آبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثوم
تصویر ثوم
سیر از گیاهان، دسته دسته هر چیز برنده سیر (خوردنی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بوم
تصویر بوم
زمین شیار نکرده و غیر آبادان و ناکاشته، و بمعنی سرزمین و شهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوم
تصویر دوم
فردار درخت بزرگ، همارگی، خرمای هندی در مرحله دو دومین ثانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روم
تصویر روم
خواستن و جستن، نرمه گوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شوم
تصویر شوم
بدبخت، بفال بد، نا میمون، نا فرخنده، نحس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوم
تصویر سوم
بها و قیمت، معامله منسوب به سه، سومین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوم
تصویر پوم
قسمی بازی که در آن گلوله ای را با راکت بسوراخی داخل کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توم
تصویر توم
مروارید، مهره های سیمین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوم
تصویر دوم
ثانیا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قوم
تصویر قوم
تیره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سوم
تصویر سوم
ثالثا
فرهنگ واژه فارسی سره