جدول جو
جدول جو

معنی ضور - جستجوی لغت در جدول جو

ضور
(ضَ)
گرسنگی سخت. (منتهی الارب) (منتخب اللغات)
لغت نامه دهخدا
ضور
(ضَ)
بنوضور، قبیله ای است از عرب. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
ضور
(ضَ)
پدر یحیی. صیاد ضبی. مثل است در سختی و صلابت. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
ضور
(حِ)
گزند رسانیدن کسی را. (منتهی الارب). گزند کردن. (تاج المصادر) (زوزنی) (دهار). لغتی است در ضیر بمعنی گزند رسانیدن بکسی و زیان کردن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
ضور
ابر سیاه، (منتهی الارب) (منتخب اللغات)
لغت نامه دهخدا
ضور
ابر سیاه گرسنگی سخت، گزند رساندن
تصویری از ضور
تصویر ضور
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حضور
تصویر حضور
مقابل غیبت، حاضر شدن، حاضر بودن، نزد کسی بودن، وجود و ظهور، نزد، پیشگاه، کلمۀ احترام آمیز که پیش از نام شخص بزرگ گفته و نوشته می شود، در تصوف غیبت از خلق و نزدیک شدن به حق، شکفتگی و خرمی
فرهنگ فارسی عمید
(ضَ را)
نام آبی است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
مرد حقیر بی قدر. (منتهی الارب) : رجل ضوره، مردی درویش. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خضور
تصویر خضور
سبز، سبز شونده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تضور
تصویر تضور
فریاد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضوره
تصویر ضوره
بی ارج بی مایه: مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حضور
تصویر حضور
حاضر آمدن، شهود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حضور
تصویر حضور
((حُ))
حاضر شدن، وجود، ظهور، درگاه، آستان، حاضر و غایب کردن، شناختن کسانی که حاضرند و کسانی که غایبند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حضور
تصویر حضور
آمادگی، بودن، رودررویی، پیشگاه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حضور
تصویر حضور
Attendance, Presence
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از حضور
تصویر حضور
présence
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از حضور
تصویر حضور
การเข้าร่วม , การมีอยู่
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از حضور
تصویر حضور
mahudhurio, uwepo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از حضور
تصویر حضور
katılım, varlık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از حضور
تصویر حضور
참석 , 존재
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از حضور
تصویر حضور
出席 , 存在
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از حضور
تصویر حضور
נוכחות , נוֹכְחוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از حضور
تصویر حضور
उपस्थिति
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از حضور
تصویر حضور
kehadiran, keberadaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از حضور
تصویر حضور
Anwesenheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از حضور
تصویر حضور
aanwezigheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از حضور
تصویر حضور
asistencia, presencia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از حضور
تصویر حضور
presenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از حضور
تصویر حضور
presença
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از حضور
تصویر حضور
出席 , 存在
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از حضور
تصویر حضور
obecność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از حضور
تصویر حضور
присутність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از حضور
تصویر حضور
присутствие , присутствие
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از حضور
تصویر حضور
উপস্থিতি , উপস্থিতি
دیکشنری فارسی به بنگالی