جدول جو
جدول جو

معنی حضور

حضور((حُ))
حاضر شدن، وجود، ظهور، درگاه، آستان، حاضر و غایب کردن، شناختن کسانی که حاضرند و کسانی که غایبند
تصویری از حضور
تصویر حضور
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با حضور

حضور

حضور
مقابلِ غیبت، حاضر شدن، حاضر بودن، نزد کسی بودن، وجود و ظهور، نزد، پیشگاه، کلمۀ احترام آمیز که پیش از نام شخص بزرگ گفته و نوشته می شود، در تصوف غیبت از خلق و نزدیک شدن به حق، شکفتگی و خرمی
حضور
فرهنگ فارسی عمید