دندان، به ویژه دندان آسیا، دندان های عقب دهان که دارای تاج پهن و ناهموار است، نوع کوچک آن دارای یک ریشه است و بزرگ آن دو یا سه ریشه دارد و تعداد آن ها در هر فک ده عدد است، نوع بزرگ آن را دندان کرسی هم می گویند، طواحن، دندان آسیاب، طاحنه ضرس قاطع: کنایه از با اطمینان
دندان، به ویژه دَندانِ آسیا، دندان های عقب دهان که دارای تاج پهن و ناهموار است، نوع کوچک آن دارای یک ریشه است و بزرگ آن دو یا سه ریشه دارد و تعداد آن ها در هر فک ده عدد است، نوع بزرگ آن را دندان کرسی هم می گویند، طَواحِن، دَندانِ آسیاب، طاحِنِه ضرس قاطع: کنایه از با اطمینان
کسی که بگزد چیزی را با دندان پیشین. در نفرین گویند: لااطعمه اﷲ الا ضاهساً و لاسقاه الاّ فارساً، یعنی بخوراند خدای او را اندک از نبات که بمقدم دهان خائیده شود و بنوشاند او را آب خالص بی آمیغ شیر یعنی شیر میسر نشود او را. (منتهی الارب)
کسی که بگزد چیزی را با دندان پیشین. در نفرین گویند: لااطعمه اﷲ الا ضاهساً و لاسقاه ُ الاّ فارساً، یعنی بخوراند خدای او را اندک از نبات که بمقدم دهان خائیده شود و بنوشاند او را آب خالص بی آمیغ شیر یعنی شیر میسر نشود او را. (منتهی الارب)
اندک اندک فراهم آمدن چیزی. (منتهی الارب) ، اندک و تنک گشتن شراب و نوشیدنی. (تاج المصادر) (منتهی الارب) ، بازگشتن بسوی اصل، بازگشتن بسوی کسی نه به وجه مقاتله و مغالبه، یا عام است. (منتهی الارب). بازگردیدن. (تاج المصادر). بازگردیدن بسوی کسی نه به وجه مقاتله و مغالبه. (منتخب اللغات) ، کم کردن و باطل ساختن حق کسی را. (منتهی الارب) ، اندک اندک دادن. (منتهی الارب) (تاج المصادر) (زوزنی) ، برداشتن و منسوب کردن خبر را بکسی. (منتهی الارب)
اندک اندک فراهم آمدن چیزی. (منتهی الارب) ، اندک و تنک گشتن شراب و نوشیدنی. (تاج المصادر) (منتهی الارب) ، بازگشتن بسوی اصل، بازگشتن بسوی کسی نه به وجه مقاتله و مغالبه، یا عام است. (منتهی الارب). بازگردیدن. (تاج المصادر). بازگردیدن بسوی کسی نه به وجه مقاتله و مغالبه. (منتخب اللغات) ، کم کردن و باطل ساختن حق کسی را. (منتهی الارب) ، اندک اندک دادن. (منتهی الارب) (تاج المصادر) (زوزنی) ، برداشتن و منسوب کردن خبر را بکسی. (منتهی الارب)
شیر گردآمده. هر چیز که اندک اندک و یکی بعد دیگری فراهم آمده باشد. (منتهی الارب) ، آب اندک. (منتهی الارب) (منتخب اللغات). آب اندک در جوی. (مهذب الاسماء)
شیر گردآمده. هر چیز که اندک اندک و یکی بعد دیگری فراهم آمده باشد. (منتهی الارب) ، آب اندک. (منتهی الارب) (منتخب اللغات). آب اندک در جوی. (مهذب الاسماء)
دندان، دندان آسیا، بر آمده ناهموار، پشته سنگلاخ، باران کم گزیدن، سختی زمانه، باران کم کند دندان، تند خوی، کار آزموده جهاندیده: مرد، دندانه دندانه دندان سن، دندانهای آسیا طواحن، جمع اضراس ضروس یا به ضرس قاطع. از روی یقین با کمال اطمینان
دندان، دندان آسیا، بر آمده ناهموار، پشته سنگلاخ، باران کم گزیدن، سختی زمانه، باران کم کند دندان، تند خوی، کار آزموده جهاندیده: مرد، دندانه دندانه دندان سن، دندانهای آسیا طواحن، جمع اضراس ضروس یا به ضرس قاطع. از روی یقین با کمال اطمینان