جدول جو
جدول جو

معنی ضجرت - جستجوی لغت در جدول جو

ضجرت
اندوه، ملال، دل تنگی، تنگدلی، بی آرامی، عصبانیت
تصویری از ضجرت
تصویر ضجرت
فرهنگ فارسی عمید
ضجرت
تنگدل شدن، تنگدلی بی آرامی ملال اندوه
تصویری از ضجرت
تصویر ضجرت
فرهنگ لغت هوشیار
ضجرت
((ضُ رَ))
تنگدل شدن، ملال، اندوه
تصویری از ضجرت
تصویر ضجرت
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اجرت
تصویر اجرت
مزد کار، کرایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجرت
تصویر اجرت
دستمزد، مزد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اجرت
تصویر اجرت
مزد، مزد کار، دستمزد، کرایه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هجرت
تصویر هجرت
دوری گزیدن از وطن، کوچ کردن از وطن خود و به جای دیگر رفتن، رفتن از شهری به شهر دیگر و در آنجا وطن کردن، مهاجرت پیامبر اسلام از مکه به مدینه، که مبدا تاریخ مسلمانان است
فرهنگ فارسی عمید
جداشدن جدایی کردن، رحلت کردن هجرت کردن، جدایی مفارقت، رحلت مهاجرت، ترک وطن کفار وانتقال بدارالاسلام -6 ترک پیغمبراسلام مکه را وحرکت وی بسوی مدینه وآن در 16 ژوئیت سال 622 م. صورت گرفت وهمان مبدا تاریخ مسلمانان قرارگرفته: (هفتصد وپنجاه وچار ازهجرت خیرالبشر مهر را جوزامکان وماه راخوشه وطن) (حافظ) یا هجرت اولی. مهاجرت گروهی از پیروان پیغمبر اسلام ازمکه به حبشه که براثر آزار قریش بدستور پیغمبربسال پنجم ازبعثت رسول اتفاق افتاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجرت
تصویر اجرت
((اُ رَ))
مزد، دستمزد، کرایه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هجرت
تصویر هجرت
((هِ رَ))
کوچ کردن، ترک وطن، مبداء تاریخ مسلمانان که زمان هجرت پیامبر است از مکه به مدینه برابر با 622 م
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضجر
تصویر ضجر
دلتنگی، بی قراری، بی آرامی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضجر
تصویر ضجر
دلتنگ، بی قرار، بی آرام، عصبانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضجر
تصویر ضجر
بی قراری، جا تنگ، دلتنگی، نالیدن دلتنگی، بیقراری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضجر
تصویر ضجر
((ضَ جِ))
بی قرار، بی آرام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضجر
تصویر ضجر
((ضَ جَ))
نالیدن، اظهار دلتنگی کردن، بی قراری کردن
فرهنگ فارسی معین