جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با اجرت

اجرت

اجرت
اُجْرَه. بَدَل، نرۀ ستور، یا عام است، پشت: رمی علی اجرَدِه، ای ظهره، بسیار سبقت کننده و درگذرنده. (منتهی الارب)، مکان اجرد، زمین بی نبات. (زوزنی). جای بی نبات. وکذلک فضاء اجرد. (منتهی الارب). ج، اجارِد، رجل اجرد، مرد بی موی. آنکه موی بر تن ندارد. ضدّاشعر. خُردموی. (تاج المصادر) (زوزنی). مؤنث: جَرْداء. ج، جُرد. (منتهی الارب)، فرس اجرد، اسب کوتاه و تنک موی و آن مدحی است اسب را. (منتهی الارب). اسب بی مو. اسب (و استر) نرم موی. ج، جُرد. (زمخشری)، بی پرز (جامه)، آزاد. کامل. تمام: یوم اجرد، روز تمام. (منتهی الارب)، اجردان، دو روز یا دو ماه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

اپرت

اپرت
فرانسوی شوخشاد نمایش اپرایی کوچکی که ارکستر آن آهنگهای عامیانه و تفریحی و سبک نوازد و جنبه شوخ و شاد داشته باشد
فرهنگ لغت هوشیار

اجرا

اجرا
راندن روا کردن امری، وظیفه و راتبه و جیره مقرر کردن برای کسی، کسی را وکیل کردن، امضا کردن، بکار بردن لفظ و عبارت، راتبه وظیفه ادرار جیره. ممال آن (اجری) است، بمرحله عمل گذاشتن حکمی که قطعیت یافته است. یا بموقع اجرا گذاشتن (گذاردن)، اجرا کردن بجریان انداختن بکار بستن از گفتار بکردار آوردن
فرهنگ لغت هوشیار