نقصانی. بیخردی. (منتهی الارب) (آنندراج) ، فریب، فریب خوری در خرید. (منتهی الارب). فریب خوری در خرید و فروخت. (آنندراج) ، به معنی غبن: چشمی که جز به روی تو برمیکنم خطاست وآن دم که بی تو میگذرانم غبینه ای. سعدی (غزلیات چ فروغی)
نقصانی. بیخردی. (منتهی الارب) (آنندراج) ، فریب، فریب خوری در خرید. (منتهی الارب). فریب خوری در خرید و فروخت. (آنندراج) ، به معنی غبن: چشمی که جز به روی تو برمیکنم خطاست وآن دم که بی تو میگذرانم غبینه ای. سعدی (غزلیات چ فروغی)
در تداول، فرزند پنجم. پس از نبیره. فرزند پشت پنجم، یعنی فرزند فرزند فرزند فرزند، بدین ترتیب: 1- فرزند 2- نوه (نبسه) 3- نتیجه 4- نبیره 5- نبینه. (یادداشت مؤلف)
در تداول، فرزند پنجم. پس از نبیره. فرزند پشت پنجم، یعنی فرزند فرزند فرزند فرزند، بدین ترتیب: 1- فرزند 2- نوه (نبسه) 3- نتیجه 4- نبیره 5- نبینه. (یادداشت مؤلف)
آلفرد. (1857- 1911 میلادی) روانشناس فرانسوی. به اتفاق هانری بونیس اولین مجلۀ فرانسوی را تأسیس کرد (1895 میلادی) و اولین آزمایشگاه روانشناسی فرانسه را در دانشگاه پاریس بنیاد نهاد (1889 میلادی). با کمک تئودور سیمون تستهائی برای سنجش هوش آدمی تعبیه کرد (1905- 1911 میلادی) که بعداً بوسیلۀ دیگران مورد تجدید نظر قرار گرفت و رواج عام یافت. قبلاً اشخاص دیگری از جمله سر فرانسیس گالتن در انگلستان و ج. میلادی کتل در امریکا، سعی کرده بودند که تستهائی بسازند اما توجه آنان به استعدادهای بسیط و ساده (مانند قضاوت درباره طول اجسام در اثر خطای باصره) بوده است، ولی بینه اولین بار موفق شد که استعدادهای پیچیده تری را اندازه بگیرد. (دائره المعارف فارسی)
آلفرد. (1857- 1911 میلادی) روانشناس فرانسوی. به اتفاق هانری بونیس اولین مجلۀ فرانسوی را تأسیس کرد (1895 میلادی) و اولین آزمایشگاه روانشناسی فرانسه را در دانشگاه پاریس بنیاد نهاد (1889 میلادی). با کمک تئودور سیمون تستهائی برای سنجش هوش آدمی تعبیه کرد (1905- 1911 میلادی) که بعداً بوسیلۀ دیگران مورد تجدید نظر قرار گرفت و رواج عام یافت. قبلاً اشخاص دیگری از جمله سِر فرانسیس گالتن در انگلستان و ج. میلادی کتل در امریکا، سعی کرده بودند که تستهائی بسازند اما توجه آنان به استعدادهای بسیط و ساده (مانند قضاوت درباره طول اجسام در اثر خطای باصره) بوده است، ولی بینه اولین بار موفق شد که استعدادهای پیچیده تری را اندازه بگیرد. (دائره المعارف فارسی)
جامه کن حمام. (آنندراج). آنجائی از حمام که در آن رخت میکنند. (ناظم الاطباء). (با هاء غیرملفوظ) رخت کن حمام. آنجای از حمام که استحمام کننده جامه های خود در آنجای نهد. سربینه. رخت کن. مسلخ. بنه. (یادداشت مؤلف) : چو دهلیز تفنگ آن تنگ بینه رهی باریک تا پای خزینه. اثر. - بینۀ حمام، جامه کن گرمابه. مسلخ حمام: که تشریف نو پوشند یا در مجلس سور یا عروسی یا بینۀ حمام. (نظام قاری ص 140)
جامه کن حمام. (آنندراج). آنجائی از حمام که در آن رخت میکنند. (ناظم الاطباء). (با هاء غیرملفوظ) رخت کن حمام. آنجای از حمام که استحمام کننده جامه های خود در آنجای نهد. سربینه. رخت کن. مسلخ. بنه. (یادداشت مؤلف) : چو دهلیز تفنگ آن تنگ بینه رهی باریک تا پای خزینه. اثر. - بینۀ حمام، جامه کن گرمابه. مسلخ حمام: که تشریف نو پوشند یا در مجلس سور یا عروسی یا بینۀ حمام. (نظام قاری ص 140)
ابن جندع بن لیث بن بکر، جدّ کلاب زبینی و ابی ّبن امیۀ زبینی است. (از انساب سمعانی). رجوع به زبینی (... ابی...) شود ابن مالک بن سبیعه بن ربیعه بن سبیع. جد اوس ابن مالک است. (از انساب سمعانی). رجوع به زبینی (... اوس) شود
ابن جندع بن لیث بن بکر، جدّ کلاب زبینی و اُبَی ّبن امیۀ زبینی است. (از انساب سمعانی). رجوع به زبینی (... ابی...) شود ابن مالک بن سبیعه بن ربیعه بن سبیع. جد اوس ابن مالک است. (از انساب سمعانی). رجوع به زبینی (... اوس) شود
دهی است از دهستان نهرهاشم بخش مرکزی شهرستان اهواز واقع در هفت هزارگزی جنوب باختری اهواز و کنار رود کارون. این دهکده دارای 50تن سکنه میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان نهرهاشم بخش مرکزی شهرستان اهواز واقع در هفت هزارگزی جنوب باختری اهواز و کنار رود کارون. این دهکده دارای 50تن سکنه میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)