جدول جو
جدول جو

معنی غبینه

غبینه
فریب، فریب خوردگی در معامله، زیان، نقصان
تصویری از غبینه
تصویر غبینه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با غبینه

غبینه

غبینه
نقصانی. بیخردی. (منتهی الارب) (آنندراج) ، فریب، فریب خوری در خرید. (منتهی الارب). فریب خوری در خرید و فروخت. (آنندراج) ، به معنی غبن:
چشمی که جز به روی تو برمیکنم خطاست
وآن دم که بی تو میگذرانم غبینه ای.
سعدی (غزلیات چ فروغی)
لغت نامه دهخدا

زبینه

زبینه
سرکش متمرد، سخت شدید، سرهنگ سلطان، هریک از فرشتگان شکنجه جمع زبانیه
فرهنگ لغت هوشیار

غنینه

غنینه
جای مگس و زنبور و مانند آن - ها. یا غنینه منج. خانه زنبور عسل کندو
فرهنگ لغت هوشیار